ضد شیطان پرستی

ضد شیطان پرستی

سلام ورودتان را به این وبلاگ خوش آمد می گوییم .
ضد شیطان پرستی

ضد شیطان پرستی

سلام ورودتان را به این وبلاگ خوش آمد می گوییم .

هولوکاست شیطان پرستان(یهود) Satanism holocaust

بسم الله الرحمن الرحیم

افسانه ی کوره های یهود سوزی

مطمئنا همگی ما در باره ی این افسانه چیزهایی شنیدیم . 
هیتلر .نازیسم . کشتار .جنگ جهانی . اتاق گاز . 6 ملیون . یهودی . هلوکاست . 
خب اینها چیه ؟ میشه باهاش جمله ای ساخت ؟ آره که میشه . الان براتون میسازم . جملاتی که ممکنه خیلی به گوشتون خورده باشه . :
"در طول جنگ جهانی دوم 6 ملیون یهودی بیچاره در کوره های آدم سوزی و اتاق های گاز به دستور هیتلر ، رهبر حزب نازیسم آلمان به قتل رسیدند و این واقعه هلوکاست نام دارد."
خب من می خوام در مورد این موضوع بنویسم که آیا هلوکاست واقعیت داشته ؟ اصلا یعنی چی ؟
هلوکاست : «سوزاندن با آتش که به طور کامل از میان برود»مشتق از دو کلمه ی یونانی holos به معنای تمام و kalein به معنای سوزاندن . 
بنا بر ادعای یهودیان و باور غلط بسیاری از مردم جهان این اتفاق در کوره های آدم سوزی هیتلر افتاده . به اندازه ای که اگر جایی حرف از آنتی صهیونیسم زده شود سریعا در افکار برخی از مردم به سمت هیتلر میرود . چرا ؟ چون هیتلر را یک ضد یهود می شناسند . و این به حدی است که به عنوان مثال در سایت کلوب ، کلوبی وجود دارد به نام ضد صهیونیست که این عکس را دارد . !

این عکس خیلی مشکوک است و همینطور عمل موسس این کلوب .واقعا این به چه معناست؟ آیا هیتلر نماد و سمبل ضد یهودیت است ؟ ضد صهیونیسم است ؟ یهودیان در این رابطه چه میگویند ؟ 

حبیب لِوی نویسنده ی یهودی در کتاب تاریخ یهود ایران چنان اشک تمساحی میریزد و مظلوم نمایی می کند و در ج1 صفحه ی 281 می گوید :
«... کلیه ی افراد، یهود را مقصر دانسته و خواسته اند از تمام ملت یهود انتقام بکشند و هیتلر منجر به بزرگترین تراژدی خونین تاریخ عصر حاضر گردید . بیچاره یهودی و بیچاره تر بشر ! »
دیدید ؟ چگونه مظلوم نمایی میکند این مورخ یهودی ؟ 
بسیاری از کتب . مقالات ، فیلم ها و سخنرانی هایی در این رابطه وجود دارد و مظلوم نمایی میکنند که 6 ملیون یهودی قتل عام شدند . 
ولی آیا چنین چیزی واقعیت دارد ؟ آیا هلوکاست بوده ؟ اگر بوده آیا این تعداد قتل عام شدند ؟ اگر این تعداد بودند آیا یهودی بودند ؟ چه مقدارشان یهودی بوده و..... . 
چه شواهدی وجود دارد و چه دلایلی برای اثبات و یا نفی آن موجود است ؟ 

این رقم کذایی ! 6 ملیون . شنیدید که دروغ هر چه بزرگتر باشد باورش آسانتر است ؟
ناهوم گلدمن ، رئیس کنگره ی جهانی یهود اعتراف کرده که این رقم را وی تعیین کرده و به کاربرده است بابت اینکه غرامت بیشتری دریافت کنند و مظلوم نمایی بکنند.

تعداد قربانیان جنگ جهانی دوم 50 ملیون نفر بوده است . اگر ما فرض محال نیز بگیریم که 6 ملیون یهودی نیز جزء همین قربانیان باشند . آیا 44 ملیون قربانی دیگر انسان نبوده اند ؟ چرا نباید در مورد آنان حرفی زده شود ؟ برای آنها یادبود گرفت ؟ برای مظلومیت آنها کتاب و مقاله و سخنرانی و... تهیه کرد ؟ آنطور که یهودیان میخواهند ، اگر ما 50 ملیون کشته ی این جنگ را فراوش کردیم مشکلی نیست ولی نباید رقم 6 ملیون یهودی را فراموش کنیم ! 6 میلون . 6 ملیون .6 ملیون ! چه مصیبت عظیمی !
آیا 44 ملیون دیگر بشر نبوده اند و فقط یهودیان انسانند ؟ 
این حرفی که میزنم فقط بر این فرض است که اگر ما قبول کنیم 6 ملیون یهودی در اتاق های گاز قتل عام شدند . 
در صورتی که حتی همین فرض هم باطل است . یعنی اصلا چنین چیزی واقعیت نداشته . و این ماجرا بیشتر شبیه به افسانه است .
در سال 1933 کل یهودیان اروپا در حدود 5 ملیون و نیم بوده. 
اگر یهودیان ساکن در کشور های متفقین و بی طرف و کشورهای اروپایی خارج از جنگ را از این تعداد کسر کنیم . 2 ملیون و 500 هزار نفر باقی می مانند . که از این تعدادفقط 500 هزار نفر یهودی در آلمان و لهستان میزیسته اند . چگونه ممکن است که از جمعیت 500 هزار نفری ، 6 ملیونشان کشته شوند ؟ 
در صورتی که در اذهان مردم ، مظلوم جنگ جهانی دوم یهودیان بوده اند ! 
خیلی جالب است .
زمانی که افسران حزب نازی را بعد از جنگ جهانی دوم در دادگاه نورنبرگ محاکمه می کردند یکی از موارد اتهام همین کوره ها و اتاق های گازی بود که یهودیان در آن قتل عام می شدند . این درحالی است که تمامی رهبران و افسران نازی می گفتند که چیزی در مورد قتل عام یهودیان در دستور کار ما نبوده است و برای اولین بار بوده که نام آشویتس و تربلینکا را به عنوان زندان و اتاقهای گاز میشنیدند که یهودیان در آن کشته شده اند..

لازم به ذکره که این نکته رو بگم که بنده به هیچ وجه قصد دفاع از هیتلر و یا صحه گذاشتن بر اعمال وی را ندارم . هیلتر هم به اندازه ی خود نژاد پرست و خونریز بوده (مانند صهوینیست ها ) و در این مورد هم نکاتی را ذکر میکنم که اصولا نازیسم و صهیونیسم دارای خصایص و ویژگی های بسیار شبیه به هم هستند .

و اما اردوگاه آشویتس که به عنوان مرگبار ترین نقطه ی جنگ جهانی دوم توسط یهودیان ذکر شده است . خیلی جالب است که در آمارهای کشتار در این اردوگاه ما ارقام بسیار متفاوت با فواصل فاحشی میبینیم که این خود دلیلی بر غیر مستند بودن اصل ماجراست .
بنا بر گزارش شوروی قربانیان آشویتس4 میلیون، بنا بر تحقیقات پولیکاف مورخ صهیونیست2 میلیون . مورخ دیگری به نام هیلبرگ آن را 1میلیون و 250 هزار نفر . موسسه تاریخ معاصر فرانسه آن را حدودا 1 میلیون .میداند . و...
در صورتی که در قبل اثبات کردیم اصلا در کل 500 هزار نفر یهودی در آلمان و لهستان می زیسته اند که تعداد خیلی کمی از آنها در این اردوگاه ها بودند .

و بسیار جالب است که پرلزولیگ نماینده ی نیویورک در کنگره ی جهانی یهود در 12 زوئن 1946 پا فراتر از این میگذارد و این ادعا را دارد که در طی واقعه ی هالوکاست 7 میلیون یهودی قربانی شدند . !!! (کنتور که نداره به این میگن محیر العقول !) . 
و اما این کشتار ها به چه صورت بوده است ؟ آنان مدعی هستند که نازی ها ابتدا یهودیان را در اتاق های گاز میریخته اند . بعد از اینکه آنها خفه شدند . جنازه هایشان را در کوره می انداخته اند و می سوزاندند . اما چه دلایلی دارند ؟
هیچ یک از افسران نازی ، رهبران این حزب و... اعترافی بر این مبنا نداشته اند . کسی هم نبوده که بگوید یهودی بوده و رفته در اتاق گاز و زنده مانده و بعد هم رفته در کوره بعد هم زنده مانده و بعد آمده و روایت کرده که اینچنان بوده و .... . پس با این حساب از کجا اینان مدعی این داعیه ی بزرگ هستند ؟
آنها چند صحنه فیلم و چندین عکس در اختیار دارند که جنازه های نحیف و لاغر بر روی هم افتاده اند و..(اگه ندیدی من چند سال پیش دیدمش) . علاوه بر آن ساختمان لردوگاه ها نیز برایشان مدرکی برای استناد این افسانه است .

اما واقعیت چیست ؟ 
اگر من میگویم که هالوکاست نبوده و کذب محض است پس آن ساختمان ها و عکس و فیلم جنازه ها و کوره ها چیست ؟

اولا لازم به ذکر است که آشویتسو... اردوگاه بوده اند و نه کشتارگاه یا کوره و اتاق گاز . و در آنجا آوارگان جنگ نگهداری میشده اند . که این افراد هم مسیحی بوده اند هم یهودی و هم مذاهب و ادیان و فرقه های مختلف . (پس فقط یهودی نبوده اند ) . در ثانی یهودیان معتقدند که گازی که در این اتاق ها استفاده میشده گاز "زیکلون ب" بوده است ==>"Zyclon-B" . 
و خیلی جالب است که تحقیقاتی که شیمیدانان انجام داده اند این نتیجه را داده است که اصلا این گاز قابلیت کشتار ندارد . یعنی اصلا خفه کننده نیست ! (یعنی اساسا همش کشک)

و اما جسد ها و کوره ها ! 
در همان اردوگاه ها در آن زمان بنا بر دلایل بسیار زیاد و شواهد تاریخی در آن زمان بیماری 
تیفوس اپیدمی شده بود . و بسیاری از افراد حاضر در اردوگاه ها به علت ابتلا به تیفوس دارای اجسام نحیف و لاغر شده بودند و سپس مردند . و جالب اینجاست که تنها گاز ضد عفونی کننده ی برای بیماری تیفوس همین گاز "Zyclon-B" است . علاوه بر استفاده از این گاز سوزاندن اجساد نیز راه دیگری برای از بین بردن این ویروس است . 
پس بر ما مشخص شد که آن عکس ها و فیلم ها چه بوده . فیلم ها و عکس های اجساد مبتلا به تیفوس بوده است که برای ضد عفونی شدن سوزانده و یا به اتاق گاز برده میشدند .

یعنی هیچ طرح و برنامه ای برای سوزاندن و یا قتل عام یهودیان در نظر نازی ها نبوده است و صرفا این یک انحراف بزرگ تاریخی است که ساخته ی دست خود یهودیان است . و چرا یهودیان ؟

چون واقعه ی هالوکاست نماد مظلومیت یهودی در سطح جهان شناخته شده است . و اساسا برخی از صاحب نظران واقعه ی هالوکاست را پایه و اساس تشکیل رژیم صهیونیستی و بنیان قوی ای برای به رسمیت شناخته شدن این رژیم بوده .

هیچ کس جزء یهودیان و صهیونیست ها از هالوکاست سود نبردند . زیرا نه تنها در این افسانه ی تاریخی خسارتی متحمل نشده اند و کشته ای ندادند ، بلکه سود سرشاری از این جعل تاریخی به حساب خود ریختند . خود را مظلوم جهان شمردند و دیگر در هر نقطه ای از جهان احساس میکردند که ممکن است منافعشان در خطر باشد فریاد انا الظلوم سر میدادند و جهانیان نیز به خاطر اینکه خودشان مورد اتهام قرار نگیرند نه تنها هیچ خطی بر یهودیان روا نداشتند بلکه آنان را عزیز و سرور خود قرار میداند تا خدایی ناکرده آنان را فاشیست و آنتی سمیتیست نخوانند .

خیلی متنش سنگین و ادبی بود ؟ ببخشید جو منو گرفت. بذارید ساده تر براتونبگم . تنها قشری که از مطرح کردن این افسانه تونست قدرت به دست بگیره همین یهودیان بودند . واژه ی آنتی سمیتیم رو مختص خودشون کردند و هر کجای دنیا که یک یهودی مورد اتهامی قرار میگفت سریعا فریا مظلومیت سر میدادند و پتک آنتی سمیتیسم رو بر سر اونها میکوبیدند . مردم هم به این خاطر که نکنه یک وقت آنها هم در ردیف نازی ها و هیتلر و... شناخته بشند سعی میکردند حتی اگر یهودیان در سطح دنیا مرتکب خلافی میشدند هم کاری به کارشون نداشته باشند .

و اما سمیتیسم چیه و آنتی سمیتیسم . سمیتیسم برگرفته از کلمه ی "سام " و سام یکی از پسران حضرت نوح علیه السلام بوده .
حضرت نوح پعد از آن طوفان معروف و اسکان در زمین دارای سه پسر شد به نام های : یافث ، حام ،سام .
نسل سام در بابل مستقر شد و سلسله ای ترتیب داد که عبارتند از :

ارفکشاد=> شالح => عابر => فالج(فالح)=> رعو=> سروج=> ناحور=> تارح => ابرام . (سفر آفرینش باب 10)

که ابرام همان حضرت ابراهیم است . و اگر مطالب قبل من رو مطالعه کرده باشید در مورد کلمه ی عبری هم گفته بودم که بنا بر نظر برخی صاحب نظران کلمه ی عبری و عبرانی از "عابر" که جد حضرت ابراهیم بوده گرته شده است که در اینجا مشاهده میکنیم عابر جد حضرت ابراهیم بوده و چون نسل حضرت ابراهیم به سام میرسد و از طرفی نیز یهودیان معتقدند که نسل بنی اسرائیل از حضرت ابراهیم و اسحاق( پسرش )است و خودشان را از سام میدانند . و اگر کسی افکار و اعتقادات ضد یهودی داشته باشد آنها را آنتی سمیتیسم . (یعنی ضد سامی) مینامند !

 

در صورتی که همانطور که حضرت ابراهیم جد بنی اسرائیل بوده است (که ناخالصی هم وسطش خیلی زیاده) . همانطور هم نسل اعراب و مسلمانان و ... هم از همان حضرت و از سام بوده است . وقتی سلسله ی حضرت محمد(ص) را نگاه بکنیم میبینیم که نسل ایشان هم به حضرت اسماعیل میرسد . و اسماعیل هم پسر ابراهیم بوده است . پس در واقع سمیتیسم مختص به یهودیان نیست . ولی آنها سمیتیسم را به خود نسبت دادند و هر کسی مخالف آنان باشد را آنتی سمیتیسم مینامند .

این هم از تعریف سمیتیسم و آنتی سمیتیسم . (که متاسفانه بد جا افتاده تو جهان)

برای امروز زیاد صحبت کردم . میخواستم بیشتر به رابطه ی هیتلر ، نازیسم ، فاشیسم و صهیونیسم بپردازم ولی خب نشد و کشیده شدیم به بحث های دیگه ای که بد هم نشد . و اطلاعات خوبی رو تونستم بنویسم . ان شاءلله که بتونیم ازش به خوبی استفاده کنیم و سطح آگاهی هامون بیشتر بشه .

 

شباهت ها و یکسانی های نازیسم و صهیونیسم

نژاد پرستی :

صهیونیسم و نازیسم دو ایدئولوژی مبتنی بر نژادپرستی است ؛ برای نازی ها و پیروان هیتلر ، نژاد آریایی و به خصوص "ژرمن ها" پاک ترین و اصیل ترین نژادی هستند که باید بر همه ی نژاد ها غالب بشندو برای صهیونیست ها هم نژاد "یهود" این چنین است .

در کتاب "نبرد من" که به هیتلر نسبتش داده اند (که هیچ دلیل مستدلی هم وجود نداره در موردش) هیتلر می گوید که : من قوانین حفظ خلوص نژاد را از مقررات "نحمیا" و "عزرا" الهام گرفته ام .

(عزرنحمیا که دو سِفر از اسفار کتاب مدس به نام این دوست . جزء پیامبران بنی اسرائیل بوده اند !) 
آنگونه که توجه کردیم نه تنها هیتلر ضد یهود نبوده بلکه از تعالیم کتاب مقدس و یهودیت نیز سود می برده . 
این خودبرتربینی میان دو جنبش صهیون و نازی ، آنقدر به هم نزدیک است که صهیونیست هنه تنها از افسانه ی هالوکاست احساس ناراحتی نمی کنند بلکه اون رو مظهر غرور خود و و حتی این جریان رو بزرگترین فرصت تاریخی خود می دانند .

جعل تاریخی :

همانگونه که صهیونیست ها فجبع ترین تحاریف رو در کتب دینی و تاریخی خودشون و نه تنها خودشون بلکه در تاریخ دیگر کشور ها دست زدند (واجب شد چند جلسه مفصل در مورد همین مسئله حرف بزنم و دلیل بیارم) ، نازی ها هم همین گونه کارها رو در طول مدت زمانی که بر راس قدرت بودند انجام میدادند .

و همانطور که هیتلر بدون توجه به تمدن دیگر کشورها و ملل و ادیان مختلف در جهان ، فقط به نژاد ژرمن ها در 6 قرن قبل از خودش و مواجهه ی اونها با اسلاوها توجه می کرد و اون رو دلیلی برای سلطه به جهان و اشاعه ی نژاد ژرمن ها می دونست . یهودیان هم با دست بردن در تاریخ ، وجود حکومت داوود و سلیمان در اورشلیم رو بهانه ی تشکیل اسرائیل در فلسطین می کنند .

حق خواهی غیر حق :

هر دو جریان سیاسی حمله به دیگر کشور ها و توسعه ی مرز ها سیاسی خود و اشغال اونها رو حق تاریخی خودشان می دانند . برای ایجاد فضای حیاتی دست به استثمار همسایگان میزنند و صد البته که قبل از هر گونه حمله و حضور فیزیکی در کشور های همسایه با استقاده از غفلت ، درگیری های داخلی و هرج و مرج هایی در انها ایجاد میکرده و سپس بعد از سرگرم کردن آنها به راحتی آنها را اشغال میکنند .و برای توجیه عملکرد خود نیز از تعابیر دینی و یا ناسیونالیستی و جعل های تاریخی استفاده میکنند تا بر اعمال زشت خود صحه ای بگذارند .

اهداف

در هر دو جریان میبینیم که اهدافی که دنیال میکنند (یا میکردند ) تشابه بسیاری دارد و برنامه ریزی هایشانهمینطور راهبردهای آنها برای نیل به اهداف از جهاتی آنقدر متشابه است که انسان را متحیر میکند . 

هیتلر در سال 1925 در کتابش طرح هایی را مطرح میکند که تمامی آنها را در سالهای پس از آن انجام داد و هر تکه از پروژه را مو به مو انجام داد . و افکار توسعه طلبانه ی خودش رو جامه ی عمل پوشوند .

صهیونیسم نیز همینطور . وقتی هرتزل و یارانشان در کنگره ی بال سوئیس در 1898 اعلام کردند که در 50 سال بعد دولت یهود تشکیل میشود . به راستی دیدیم که سال 1948 و دقیقا در 50 سال بعد (نه یه سال بیشتر و نه یه سال کمتر)اسرائیل توسط سازمان ملل به رسمیت شناخته شد .

و یا پروتکل علمای صهیون که بسیار هم تکان دهنده است و توسط زعمای یهودی نگارش شده و راهکارهای سلطه بر جهان را در آن نوشته است آنطور است که پس از ده ها سال از گذشت نوشته شدن آنها میبینیم که مو به موی آنها عمل شده است و دقیقا همان شده که می خواسته اند . (مثال یزاده . میخام زیاد طولانی نشه ولی خب رای جا افتادن مطلب به درد میخوره که بگم ولی خب بعدا باید در مورد تک تکشون کلی حرف بزنم براتون ) .

یک مورد دیگه هم بگم و بسنده کنم که بن گوریون (نخست وزیر اسبق اسرائیل ) سال 1948 گفته بود که در لبنان باید دولتی مسیحی دست نشانده تشکل بشود و برتری مسلمانان از بین برود و... 

دقیقا مشاهده شد که در سال 1982 (همزمان با حمله ی اسرایئل به لبنان ، فالانژ های وابسته به صهونیست ها که لبنانی الاصل و مسیحی بودند بر راس دولت قرار گرفتند و بشیر جمیل رئیس جمهور شد . و حتی قبل از این هم در همان لبنان افرادی چون ولید جنبلاط و ... بودند که چنین پیش بینی رو عملی کنند .

تبریک

بسم الله الرحمن الرحیم 

خجسته میلاد با سعادت ولی عصر آقا امام زمان را بر تمامی یاران و دوستداران آقا و تمامی مسلمین جهان تبریک عرض می کنم. 

 

آقا دارند می آیند اگر خود و جامعه خود را اصلاح کنیم تا در شان آقا باشد ظهور نزدیک است ان شاالله...

اطلاعیه

بسم الله الرحمن الرحیم


ان شاء الله فردا مورخ 1390/4/17 روز جمعه ساعت 13:30 سری جدید برنامه پندار ، با حضور استاد رائفی پور ، از شبکه دو سیما پخش خواهد شد.(هر هفته)

 سلامت باشند کسانی که در راه آگاهی بیشتر مردم و برای ظهور تلاش می کنند و ظهور بسیار نزدیک است ان شاءالله...

تکمیلی:

گویا این برنامه که جایگزین برنامه بسوی ظهور شده، این هفته برنامه تکراری رو گذاشت.انشاالله در هفته آینده استاد رائفی پور نیز حضور خواهند داشت.

این برنامه از کارشناسان متعددی استفاده میکند که استاد رائفی پور، در بیشترین قسمت های این برنامه شرکت دارن.

شماره پیامک برنامه پندار : 30000232

روابط عمومی شبکه دو سیما : 9-88776082


برگردان موسیقی از واقعیت تا ادعا!


 بسم الله الرحمن الرحیم


 نهان‌سازی در برگردان یا وارون ‌نگاری صوتی (Backmasking) روشی‌است برای ضبط صدا که در آن نوا یا پیامی صوتی، به صورت وارونه بر روی نوار آهنگی دیگر ضبط شده و مستتر می‌شود. وارون‌نگاری کاربردی دانسته و تعمدی است و برخی افراد بر این باورند که می‌توان پیغامی را بدین وسیله به شنونده، بدون اینکه از آن آگاه باشد و بدون اینکه خود بخواهد، منتقل نمود.

نخستین بار بیتلز با بهره جویی از برگردان آواز و موسیقی‌شان در ضبط آلبوم روُلور (۱۹۶۶) وارون‌نگاری را به مردم شناساندند.

 چند سالی است که جریان موسیقی برگردان یا به عبارتی بهتر وارون نگاری صوتی در موسیقی  پس از حدود ۶۰ سال از آغاز این مسئله در امریکا  در کشور ما  مطرح شده است و حقیر نیز در این باره توضیحاتی داده ام.

اما از آنجا که خیلی  از عزیزان در این باره شبهاتی دارند و اخیرا افرادی به ایجاد انحراف فکری از این طریق دامن زده اند و  دیگر اینکه نظرات متفاوت و مختلف و بعضا متناضی در این باره گفته می شود ، لذا در این مقاله به برسی موسیقی برگردان می پردازیم:

پیش از تحلیل این صنعت توسط بنده از شما عزیزان در خواست می گردد حتما مقاله ای با همین عنوان را از دانشنامه ویکی پدیا مطالعه فرمایید و در پایان نیز نقد و جمع بندی حقیر را بخوانید فراموش نفرمایید نقد بنده مستلزم مطالعه مقاله زیر است فلذا نخست آنرا مطالعه فرمایید:

 مقاله دانشنامه ویکی پدیا در باره وارونه سازی موسیقی 

همانگونه که در این مقاله مبسوط  مطالعه فرمودید مسئله موسیقی وارون چیز جدیدی نبوده و حد اقل متعلق به بیش از 6 دهه پیش است،لیکن در باره آن می توان موارد زیر را برداشت نمود:

1-      مسئله موسیقی وارون شامل  سه حالت است:

الف : تکه هایی از پیش خوانده می شوند ، سپس آنرا برگردان کرده و در بدنه اصلی موسیقی  مخفی می شود ، وقتی متن موسیقی اصلی برگردان می گردد آن تکه اکنون به حالت عادی بازگشته و معنی می دهد. در تحلیل این ادعا می توان گفت : این مسئله منطقی به نظر می رسد و در تاریخ  بارها آزموده شده است و صحت آن مجرب بوده و تایید می گردد. و نوع دیگر آن ، به گونه ای است است که خواننده به عمد از کلماتی خاص استفاده می کند تا برگردان و وارون آن واژه مد نظرشان باشد و بتوانند شبیه ترین کلمه را با آنچه مد نظر دارند بازسازی نمایند  به عنوان نمونه خواننده از واژه "سرطان" در حالت عادی استفاده میکند ولی در حقیقت برگردان آن یعنی  "نترس" (البته با اندکی تغییر) مورد نظر است که استفاده از این روش بسیار دشوار است.

ب : می توان با ابزار و نرم افزار های خاصی در حالت عادی آهنگی را خواند که اگر برگردان گردد معنی جدید می دهد ، در اینجا این سوال پیش می آید که به عنوان مثال  چگونه واژه "دیوار" به "راه بد" تبدیل می گردد ، در حالی که وارون املاء آن "راوید" می شود . طرفداران این مطلب ادعا می کنند با آهنگ های ضمیمه و زمینه این تبدیل حرف صورت می گیرد. در این باب نیز می توان گفت این مسئله تاکنون اصلا اثبات نشده است و تحقیقاتی که بنده انجام دادم چیز دیگری را نشان می دهد  که در بند ج  آنرا بیان خواهم داشت.

ج : این یک اعجاز شیطانی است و خود خواننده و آهنگساز از آن بی خبرند !!!

در این باب باید گفت این ادعا مزخرف و باطل محض است و ذره ای صحت ندارد چراکه چنین مطلبی از بیخ و بن ایراد داشته و نه با منطق سازگاری داشته و نه با ادبیات دینی جور در می آید و بیشتر خرافات است  تا دلیلی منطبق بر عقلانیت. که البته این مورد شدیدا توسط شیطان پرستان اشاعه داده می شود تا شیطان را قدرت مند نشان دهند.

عزیزان در یک تحقیق گسترده که از سوی جنبش مصاف  صورت گرفت ما به این نتیجه رسیدیم که سوای مورد الف  که قبلا نیز اثبات شده است موارد "ب" و "ج" صرفا ادعایی باطل است و جالب است بدانید بعضا نتایج کاملا عکس دارد.

در این آزمون آهنگ ریورس شده ای  برای مخاطبین پخش می گشت و از ایشان خواسته می شد  تا انچه را از آهنگ  در می یابند بر روی کاغذی یادداشت نمایند ، جالب  است بدانید هر یک از افراد در جامعه آماری مطلب خاصی را شنیده بود که در برخی موارد کاملا با هم متضاد بودند  البته در برخی موارد نیز افرادی جمله مشابه را یاد داشت می نمودند که مورد اخیر به ندرت پیش می امد.

در عوض در آزمایشی دیگر به شنونده القا می شد که شما هم اکنون این جمله را خواهید شنید ، در این حالت قریب به اتفاق آزمون دهندگان مورد را تایید می کردند که این بدان معناست که القا در این صنعت (به شرطی که مورد ب و ج باشند نه الف) بسیار کاربردی است. جالب است بدانید در یک آزمون که بر روی دو فرد با آهنگی واحد انجام شده بود فردی آن آهنگ را الهی دانست چون کلمه الله را شنیده بود و فردی دیگر آن را شیطانی قلمداد نمود چون کلمه لعنت را شنیده بود.

این مورد را شما عزیزان بارها آزموده اید ! برای نمونه تکه ابری را در آسمان در نظر بگیرید که هرکس آنرا شبیه به چیزی خاص می بیند اما هنگامی که به افراد القا می شود فلان شکل است عموم افراد می پذیرند.

اما در مورد برگردان کردن به شیوه الف که در برخی آهنگ ها یا سریال های غربی و برخی اهنگ های فارسی موسوم به "آنور آبی" صورت می گیرد متاسفانه این شیطنت در حال انجام است و برگردان چنان واضح است که گویا کلامی عادی را می شنویم.(در واقع استفاده از این روش باعث وضع قوانینی در ایالت کانزاس گشت)

2-      پیام ناخود اگاه حاصل از این پنهان کاری بر ضمیر انسان تاثیر می گذارد لیکن میزان تاثیر ان مشخص نبوده و در افراد مختلف متفاوت است ، برای نمونه در یک فروشگاه در امریکا پیام ناخود اگاهی در میان آهنگ لایتی که از بلندگوهای آنجا پخش می شد گنجانده شد که بارها عبارت های "دزدی نکنید" ،"دزدی بد است" و ... را تکرار می کرد. پس از چندی آمار دزدی در فروشگاه کاهش یافت! نکته ای شبیه به این مسئله را والدینی که فرزندان دو قلوی دختر و پسر دارند آزموده اند ! از آنجا که دختران زودتر به تکلم می آیند والدین هنگامی که صحبت های فرزند پسر را متوجه نمی شوند ، فرزند دختر به عنوان مترجم وارد عمل شده و می تواند برخی صحبت های کاملا نا مفهوم برادر دو قلویش را معنا و ترجمه کند ، این مسئله نشان دهنده میزان متفاوت تاثیر گذاری کلمات نامفهوم بر افراد مختلف است.

3-      اخیرا برخی افراد (از جمله آقای محمد علی طاهری)ادعا کرده اند:

 که اگر صحبت های عادی مردم را برعکس کنیم اگر پیام شیطانی داشت آن فرد شیطانی است و اگر پیام های الهی داشت وی فردی خدایی است و نکته دیگر اینکه گوینده خودش نمی تواند برگردان صحبت هایش را کنترل کند و از این حیث به سادگی می توان افراد منافق را شناسایی نمود!!!

در این باب باید گفت از انجا که این نوع برگردان از نوع ب و ج  است و در  صحبت کردن عادی ابدا نمی توان مورد الف را استفاده نمود این فرضیه دروغ محض بوده و چه بسا مدعیان آن به دنبال برخی مسائل خاص برای از عرصه بیرون نمودن مخالفینشان  هستند تا مثلا فردا روزی صحبت های یکی از منتقدین یا مخالفین را برعکس نموده و از آن پیامهای شیطانی بیرون بکشند. و یا در مقابل برخی افراد را الهی جلوه دهند . فراموش نکنید تکنیک مورد استفاده این افراد همان القاء است و لا غیر. ان شا الله به زودی آهنگ واحد با القاء دوگانه در همین وبلاگ برای شما عرضه خواهد شد تا ببینید این ادعا دروغی بیش نیست.

کما اینکه این نظریه قدیمی بوده و با عنوان نظریه برگردان گفتار مطرح است، که نظریه‌ای شبه علمی است و نخستین بار توسط "دیوید جان اوتس" ارائه شد. این نظریه پس از ارائه در برنامه "تاک شو"شبانه آرت بل در رادیو مورد توجه مردم قرار گرفت. در این نظریه باور او بر این است که انسان به‌هنگام خَلق گفتار، ناخودآگاه پیام‌های پنهانی را می‌آفریند که نمایانگر بینشی‌است از اندیشه‌های درونی او. اوتس مدعیست که نظریه اش در  روان درمانی ، جرم شناسی و گفتگوهای تجاری کاربرد دارد. البته ادعاهای او ازسوی مردم، علم و انجمن‌های آکادمیک مردود اعلام شده است و ذره ای اعتبار ندارد تا جایی که امروز در غرب حتی یک نفر را نیز نمی توان یافت تا از این نظریه خیال پردازانه دفاع نماید.

4-      در پایان باید گفت برخی از موسیقی ها چنان پیام های شیطانی آشکار و واضحی دارند که دیگر نیازی به برعکس نمودن آن نیست ، آیا لزومی دارد فردی همچون مرلین منسون خواننده شیطان پرست امرکایی که در حال عادی هزاران بد و بیراه به خدا و پیامبرانش و تمامی مقدسات می گوید در وارون موسیقی اش نکته ای را مخفی نماید؟

دوستانی که سخنرانی صنعت موسیقی حقیر را شنیده اند خوب می دانند که استفاده نابجا حتی از بهترین و سالمترین موسیقی ها نیز آسیب جدی جسمی و روحی برای انسان دارد و باید از این داروی الهی به موقع و برای درد خاص استفاده نمود و فراموش نکنیم استفاده بی جا از هر دارویی فرد را معتاد و وابسته  به آن می کند.


منبع: وبلاگ رسمی استاد رائفی پور