ضد شیطان پرستی

ضد شیطان پرستی

سلام ورودتان را به این وبلاگ خوش آمد می گوییم .
ضد شیطان پرستی

ضد شیطان پرستی

سلام ورودتان را به این وبلاگ خوش آمد می گوییم .

مناجات رمضان


بسم الله الرحمن الرحیم



خدای مهربان رمضان پر فیضت از راه رسیده است.همان ماهی که میزبانش ذات بی همتای تو است و مهمانانت سر خوش از رحمت بی پایانت غرق در راز ونیاز خوش با تو می شوند.

ای یگانه خالق هستی بخش مومنان ،این روزهای سوزان و سخت را تنها به امید عبودیت تو تاب می آورند نه به طمع بهشت .

ای خالق بی همتا از رحمت خدائیت در ماهی که انوار مبارک و کریمانه ات بر دلها  بیش از هر زمان می تراود ما را نیز بی بهره مگردان

و به ما هم با همه بدیهایمان توفیق طاعت و تحمل این تشنگی های نیک فرجام را عنایت فرما و طعم گوارای عبادت  را بر دلهایمان جاری ساز

ای فرستنده محمد (ص) و ای دوست دار علی (ع)

ما را در راهی قرار بده و گامهایمان در راهی استوار گردان که اهل بیت  برایمان ترسیم کرده اند.

سید جمال الدین اسدآبادی و فراماسونری


بسم الله الرحمن الرحیم


 

درباره سید جمال‌الدین‌ اسدآبادی‌ مطالب‌ بسیاری‌ گفته‌ شده‌ است‌. اما دو نکته‌ در میان‌ همه این‌ گفته‌ها قابل‌ توجه‌ بیشتری‌ است‌. اول‌ اینکه‌ براستی‌ نقش‌ و جایگاه‌ مرحوم‌ سید در تاریخ‌ نوین‌ ممالک‌ اسلامی‌ جا و نقش‌ بسیار مهمی‌ است‌ و در هر بررسی‌ درباره تاریخ‌ قرن‌ اخیر، بواقع‌ باید از سید جمال‌الدین‌ شروع‌ کرد این‌ قولی‌ است‌ که‌ جملگی‌ برآنند. 

مشروح در ادامه

 



 

دوم‌ اینکه‌ مهمترین‌ نکته‌ای‌ که‌ در شخصیت‌ سید محل‌ بحث‌ و گفت‌وگو و منشا قضاوتها و برخوردهای‌ گوناگونی‌ شده‌، عضویت‌ او در انجمن‌ سری‌ فراماسونری‌ است‌، به‌طوری‌ که‌ اگر ثابت‌ شود که‌ او فراماسون‌ بوده‌ و یا معلوم‌ شود که‌ او عضو فراماسونری‌ نبوده‌، همه قضاوتها نسبت‌ به‌ او تفاوت‌ می‌کند. البته‌ این‌ دو وجه‌ کاملاً به‌ هم‌ مرتبط‌ است‌ و ما هم‌ در این‌ مختصر می‌خواهیم‌ به‌ همین‌ مسئله‌ بپردازیم‌.
همه کسانی‌ که‌ دربار ه عضویت‌ سید جمال‌ در فراماسونری‌ سخن‌ گفته‌اند، به‌ عنوان‌ سند و مدرک‌ عاقبت‌ به‌ دو منبع‌ به‌ عنوان‌ سرچشمه‌ و ابتدای‌ این‌ ادعا می‌رسند:
یکی‌ سخن‌ تقی‌زاده‌ که‌ «نخستین‌ کسی‌ است‌ که‌ در مجله کاوه‌ درباره عضویت‌ سید در لژ ماسونیک‌ ذکر مختصری‌ کرده‌ است‌.» تقی‌زاده‌ در مقاله «سید جمال‌الدین‌ اسدآبادی‌ معروف‌ به‌ افغانی‌» می‌گوید: «...در مصر شنی ده‌ شد که‌ وی‌ در آنجا در محفل‌ فراماسونها داخل‌ بوده‌ و در آنجا بر ضد انگلیس‌ حرف‌ زده‌ بود. در بعضی‌ جراید غربی‌ به‌نظر می‌رسد که‌ او خود بانی‌ و مؤسس‌ محفل‌ فراماسونی‌ بود که‌ سیصد نفر عضو داشت‌.» ظاهراً تقی‌زاده‌ این‌ مقاله‌ را در سال‌ 1300 شمسی‌ ـ یا در همین‌ حوالی‌ ـ در مجله کاوه‌ نوشته‌ بوده‌ است‌.
دیگری‌ در «مجموعه اسناد و مدارک‌ چاپ‌ نشده‌ درباره سید جمال‌الدین‌ مشهور به‌ افغانی‌» که‌ از جانب‌ دکتر علی‌ اصغر مهدوی‌ و دانشگاه‌ تهران‌ در سال‌ 1342 منتشر شد و چند «سند» درباره عضویت‌ سید در فراماسونری‌ نقل‌ کرده‌ است‌. سخن‌ تقی‌زاده‌ با عبارات‌ «به‌نظر می‌رسد» و «شنیده‌ شد»، به‌ علاوه توجه‌ به‌ اصل‌ شخصیت‌ تقی‌زاده‌ و جهت‌گیریها و مأموریتهای‌ او، ماهیت‌ و ارزش‌ سندی‌ ادعایش‌ را نشان‌ می‌دهد. بخصوص‌ که‌ لحن‌ تقی‌زاده‌ در این‌ مقاله‌ بشدت‌ ضد روحانیت‌ است‌.
و اما درباره‌ اسناد مهدوی‌ و دانشگاه‌ تهران‌، یکی‌ از همه‌ مهمتر است‌ که‌ همان‌ تقاضای‌ عضویت‌ خود سید جمال‌الدین‌ است‌، بقیه‌، نوشته‌هایی‌ است‌ که‌ چندان‌ اعتباری‌ در اثبات‌ عضویت‌ سید جمال‌ در فراماسونری‌ نمی‌تواند داشته‌ باشد. مثلاً «مکتوب‌ عربی‌ به‌ امضای‌ نقون‌ سکروج‌ از لوج‌ کوکب‌ الشرق خطاب‌ به‌ سید مورخ‌ 7 ژوئن‌ 1884 با امضا: G. Langgasseg با خطاب‌ Le. chihk Afghan که‌ به‌ نظر گردآورندگان‌ اسناد از این‌ مکتوب‌ برمی‌آید که‌ سید تقاضای‌ عضویت‌ و ورود در لژ پاریس‌ را داشته‌ است‌ و برای‌ مذاکره‌ حضوری‌ با او این‌ نامه‌ را نوشته‌اند» که‌ اگر هم‌ چنین‌ مقصودی‌ از این‌ نامه‌ برآید، نامه‌، نوشته لژ فراماسونری‌ بود و نه‌ سید جمال‌؛ «و تقاضای‌ عضویت‌» معلوم‌ نیست‌ که‌ به‌ عضویت‌ هم‌ منتهی‌ شده‌ باشد.
مورد دیگر تصویر 123، لوحه 4 در صفحه‌ 174 همان‌ کتاب‌، تصویر عبارتی‌ است‌ با مهر «جمال‌الدین‌ حسینی‌ 1277» و اصل‌ عبارت‌ این‌ است‌ «در لیله عاشورا دهم‌ شهر محرم‌ الحرام‌ داخل‌ لج‌ گردیدم‌ و در آن‌ زمان‌ در مصر اقامت‌ داشتم‌. سنه 1293». لابد این‌ عبارت‌ بدان‌ معنی‌ است‌ که‌ سید جمال‌ دفتر خاطرات‌ داشته‌ است‌ ـ به‌ فارسی‌، در حالی‌ که‌ عموماً به‌ عربی‌ می‌نوشته‌ و وقایع‌ مهم‌ زندگیش‌ را یادداشت‌ می‌کرده‌ است‌. «عاشورا» «دهم‌ شهر محرم‌ الحرام‌» است‌ و قاعدتاً یکی‌ از این‌ دو عبارت‌ کافی‌ است‌. جمله «در لیله عاشورا... داخل‌ لج‌ گردیدم‌» سیاق طبیعی‌ و یادداشت‌ روزانه‌ است‌، در حالی‌ که‌ «در آن‌ زمان‌ در مصر اقامت‌ داشتم‌» عبارتی‌ است‌ برای‌ نقل‌ خاطره‌ای‌ دور. این‌ دو جمله‌ چگونه‌ به‌ دنبال‌ هم‌ آمده‌ است‌.
تاریخ‌ تحریر این‌ جمله‌ 1293 است‌ و تاریخ‌ مهر 1277 که‌ لابد معنی‌ آن‌ این‌ است‌ که‌ سید جمال‌ این‌ مهر را در تاریخ‌ 1277 درست‌ کرده‌ و تا 1293 با خود داشته‌ است‌. قاعدتاً این‌ مهر باید در این‌ مدت‌ طولانی‌ در جای‌ دیگری‌ هم‌ زده‌ می‌شد! گذشته‌ از اینکه‌ مهر زدن‌ در پای‌ جمله‌ای‌ از دفتر خاطرات‌ سخت‌ غیرعادی‌ است‌! آیا ممکن‌ است‌ کس‌ دیگری‌ این‌ عبارت‌ را نوشته‌ باشد! خود مجموعه اسناد این‌ احتمال‌ را به‌ وجود می‌آورد، آنجا که‌ می‌نویسد: «صورت‌ جلسه‌ خطی‌ که‌ شباهت‌ به‌ خط‌ سید دارد.» (صفحه 24 تحت‌ شماره 58) یعنی‌ بعضی‌ اسناد فقط‌ به‌ دلیل‌ شباهت‌ خط‌ آنها با خط‌ سید سند به‌ حساب‌ آمده‌ است‌. همچنین‌ در صفحه‌ 5 می‌نویسد: «دفتر یادداشتهای‌ شخصی‌... به‌ خط‌ سید جمال‌الدین‌ مگر در مواردی‌ که‌ کاتب‌، دیگری‌ است‌ و نام‌ او ذکر می‌شود.»
به‌هرحال‌ می‌ماند آن‌ تقاضانامه ورود سید به‌ لژ فراماسونری‌، که‌ اول‌ از همه‌ امضای‌ آن‌ سخت‌ جلب‌ توجه‌ می‌کند. چون‌ آنقدر کج‌ و معوج‌ است‌ که‌ گویی‌ یک‌ آدم‌ ناشی‌ خواسته‌ امضای‌ سید را تقلید کند! به‌ نظر نگارنده این‌ سطور. به‌ عنوان‌ یک‌ فرد غیرمتخصص‌ و بکلی‌ بی‌اطلاع‌ از خط‌شناسی‌، این‌ خط‌ از آن‌ سید نیست‌ و با خط‌ او تطبیق‌ نمی‌کند و درهرحال‌ باید خط‌ این‌ سند به‌ وسیله‌ کارشناسان‌ خط‌ بررسی‌ شود. این‌ سئوال‌ را هم‌ باید پاسخ‌ گفت‌ که‌ تقاضای‌ عضویت‌ سید جمال‌ برای‌ لژی‌ در مصر، در خانه حاج‌ امین‌الضرب‌ و نوه او دکتر اصغر مهدوی‌ در تهران‌ چه‌ می‌کند و چرا بخصوص‌ این‌ سئوال‌ اخیر را هیچ‌ کس‌ تاکنون‌ از خود و دیگران‌ نپرسیده‌؟ این‌ تردیدها در ارزش‌ و اصالت‌ «اسناد» فراماسون‌ بودن‌ سید، سئوالها و تردیدهای‌ دیگری‌ را هم‌ به‌ دنبال‌ دارد که‌ بعضی‌ از آنها را مطرح‌ می‌کنیم‌ و می‌کوشیم‌ شاید جوابی‌ برای‌ آنها بیابیم‌.
تقی‌زاده‌ در تاریخ‌ 1300 ه . ش‌. برای‌ اولین‌ بار فراماسون‌ بودن‌ سید را مطرح‌ می‌کند. قبل‌ از آن‌ هیچ‌ سخنی‌ در این‌ باره‌ گفته‌ نشده‌ بوده‌ و بعد از آن‌ هم‌ ـ تا انتشار مجموعه اسناد ـ گهگاه‌ و بسیار خفیف‌ اشاراتی‌ به‌ این‌ موضوع‌ می‌شده‌ است‌. اما در سال‌ 1342 علی‌اصغر مهدوی‌ نوه‌ حاج‌ امین‌الضرب‌ با کمک‌ ایرج‌ افشار یک‌ صندوق سند را می‌یابند و در جای‌ معتبری‌ مثل‌ دانشگاه‌ تهران‌ آنها را ارائه‌ و منتشر می‌کنند. از سال‌ 1347 به‌ بعد و به‌ دست‌ کسانی‌ چون‌ اسماعیل‌ رائین‌ و محمود کتیرائی‌ و ولی‌الله یوسفیه‌ و امثال‌ اینها، فراماسون‌ بودن‌ سید با سر و صدا و فحش‌ و فضاحت‌ مطرح‌ می‌شود و بعد از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ هم‌ دوباره‌ در این‌ باره‌ قلم‌فرساییهایی‌ می‌شود.
این‌ تاریخها به‌ دلیل‌ تقارن‌ با برخی‌ وقایع‌ تاریخی‌، بعضی‌ سرنخها را نشان‌ می‌دهد. سال‌ 1300 یعنی‌ سال‌ تحول‌ حکومت‌ قاجار به‌ پهلوی‌ و یعنی‌ آوردن‌ یک‌ سلسله ضد روحانی‌ و ضد دین‌ به‌ جای‌ قاجاریان‌ که‌ به‌هرحال‌، تا حدودی‌ به‌ اسلام‌ و مسلمانی‌، لااقل‌ تظاهر می‌کردند. سال‌ 1342 یعنی‌ سالی‌ که‌ با 15 خرداد، ضربه اول‌ انقلاب‌ اسلامی‌ به‌ رژیم‌ شاه‌ زده‌ شد.
سال‌ 1347 موقعی‌ است‌ که‌ ساواک‌ و سیا با همه وجود فهمیدند که‌ دیگر جلوی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ را بسادگی‌ نمی‌توان‌ گرفت‌ و بسیاری‌ از انواع‌ کوششهای‌ رژیم‌ شاه‌ برای‌ مبارزه همه‌جانبه‌ و قاطع‌ و وسیع‌ با امام‌ و نهضت‌ او در همین‌ ایام‌ شکل‌ گرفت‌ و تشدید شد. شرح‌ دقیق‌ این‌ سالها را در خاطرات‌ فردوست‌ می‌توان‌ ملاحظه‌ کرد. بعد از انقلاب‌ و پیروزی‌ هم‌ که‌ قضیه‌ روشن‌ است‌. آیا نمی‌توان‌ نتیجه‌ گرفت‌ که‌ فراماسون‌ نشان‌ دادن‌ سید جمال‌الدین‌ به‌ آن‌ معنی‌ است‌ که‌ به‌ خوانندگان‌ این‌ گونه‌ کتابها القا شود که‌ یک‌ رهبر روحانی‌ قدرتمند و پرتلاش‌ و سیاسی‌، عامل‌ بیگانه‌ و مزدور اجنبی‌ است‌ تا در ذهن‌ مردم‌، روحانیت‌ و رهبری‌ روحانی‌ مخدوش‌ شود؟
 
 
نکته دیگر اینکه‌ تقریباً همه کسانی‌ که‌ قبل‌ از انقلاب‌ به‌ سید جمال‌الدین‌اسدآبادی‌ به‌ دلیل‌ فراماسون‌ بودنش‌ ناسزا می‌گفتند، خود عناصری‌ مشکوک‌ و بلکه‌بعضی‌شان‌ قطعاً مزدور و عامل‌ بودند و همه‌شان‌ کاملاً ضد روحانی‌. درواقع‌ یک‌نفر طرفدار اسلام‌ و روحانیت‌ نمی‌توان‌ یافت‌ که‌ با قاطعیت‌ بگوید سید جمال‌فراماسون‌ بوده‌ و به‌ این‌ دلیل‌ او را محکوم‌ کند. توجه‌ به‌ این‌ نکته ظریف‌ هم‌خالی‌ از لطف‌ نیست‌ که‌ وقتی‌ سید جمال‌ را با نهایت‌ جور و خشونت‌ و اهانت‌ به‌فرمان‌ ناصرالدین‌ شاه‌ از حضرت‌ عبدالعظیم‌ بیرون‌ کشیده‌ و به‌ خانقین‌ بردند،همه‌گونه‌ تهمت‌ به‌ او زدند ـ حتی‌ نامختون‌ بودن‌ ـ اما هرگز کلمه‌ای‌ دربارهفراماسون‌ به‌ او نگفتند و این‌ در حالی‌ بود که‌ انتساب‌ به‌ فراموشخانه‌ وفراماسونری‌، جرم‌ و موجب‌ هتک‌ فراوان‌ بود.
همچنین‌ بسیار کسان‌ در همان‌ ایام‌ فعالیت‌ سید جمال‌ و به‌ هنگام‌ مرگ‌ او،تاریخ‌ و تاریخچه‌ و خاطرات‌ نوشته‌اند، ولی‌ هیچ‌کدام‌ ذکری‌ از انتساب‌ او به‌فراموشان‌ و فراموشخانه‌ نکرده‌اند، مثل‌ میرزا علی‌ خان‌ امین‌الدوله‌ که‌ در«خاطرات‌ سیاسی‌» خود هیچ‌ اشاره‌ای‌ به‌ این‌ مطلب‌ نمی‌کند. با اینکه‌ بشدت‌ باسید جمال‌ و اغلب‌ روحانیون‌ مخالف‌ است‌. و یا مخبرالسلطنه هدایت‌ هم‌ که‌درباره سید مطلب‌ دارد و هم‌ از فراموشخانه ملکم‌ یاد می‌کند، ولی‌ دربارهفراماسون‌ بودن‌ سید سخنی‌ نمی‌گوید. نکته دیگر، کوشش‌ بی‌وقفه‌ و جانانه سید جمال‌برای‌ ایجاد اتحاد اسلامی‌ در میان‌ همه‌ مسلمانان‌ آسیا و آفریقاست‌. این‌ کوشش‌که‌ زمینه‌ و نخ‌ تسبیح‌ همه تلاشهای‌ سید جمال‌الدین‌ است‌ با فراماسون‌ بودن‌ اومغایرت‌ دارد.
 
منبع : جنبش مصاف

تلاش فراماسونری برای مصادره امام خمینی (ره) و انقلاب اسلامی (1)


بسم الله الرحمن الرحیم


 چندین سالی فراماسونری در تلاش است بزرگانی در تاریخ را برای خود مصادره کند یکی از این افراد امام خمینی (ره) است مهم است که در این مورد هوشیار باشیم....
 
مشروح در ادامه
 


امام خمینی (ره) همان کسی است که سی سال برنامه فراماسونری و استکبار جهانی را برای نظم نوین جهانی را با انقلاب اسلامی همراه با ملت شریف ایران بهم ریخت بنابراین این مصادره امام خمینی (ره) برای این  است که راه او که امروز اکثر آزادی خواهان جهان از او و سرور و مولایمان حسین (ع) الگو میگیرند را از بین ییرند که هیچگاه موفق نخواهند شد اما لازم میدانیم این نکات را گوشزد کنیم.
 
اولین مسئله ای که مطرح میکنند زمان ورود امام به فرودگاه مهرآباد است که میگویند ساعت 9 و 33 دقیقه بوده که زمان دقیق ورود امام ساعت 9 و 27 دقیقه بوده است
 
دومین مسئله این است که میگویند امام خمینی معمار کبیر انقلاب اسلامی است معمار کبیر یک درجه ماسونی است که در اینجا لازم بذکر است که این لقب را در مورد امام خمینی استفاده نکنیم
 
 
سومین مسئله با گنجاندن برخی نماد ها در کتابهایی که مربوز به ایشان است سعی دارند این مصادره را صورت دهند یکی از این نمونه ها نماد تک چشم و هرم در کتاب امام خمینی (ره) از نگاه نخبگتن جهان است که موسسه نشر باید اینگونه مسایل را پیگیری کند
 
 
چهارم ساختن چهار هرم دور گنبد مرقد شریف ایشان است که به نظر می رسد لازم نیست البته ما نمیگوییم این همان نماد هرم فراماسونری است اما بهتر بود این کار انجام نشود مخصوصا اینکه در نوع خود بسیار کم نظیر است و از درایت و تدبیر به دور است
 
این نکات کوچکی بود(نکات بسیار دیگری موجود است) از این شبهه بزرگ بهتر است آنان که متولی این امور هستند که بعضا از نزدیکان و منتسبان امام هستند بیشتر توجه کنند متاسفانه فیلم ایشان هم که مورد حمایت موسسه نشر بود هم شبهات بسیاری بر آن وارد است که امیدوارم توجه بیشتری شود در آخر این نکته مهم را نباید فراموش کرد این مرد الهی همیشه در دل همه ی آزادگان و مسلمانان و عاشقان حضرتش هست و این گونه امور خللی در راه این مرد بزرگ با وجود جانشین بر حقش امام خامنه ای وارد نخواهد کرد.

عکس تولید کفش و لباس و توهین به نام الله و پیامبر - شیطان پرستی

بسم الله الرحمن الرحیم
باشگاه خبرنگاران جوان - توهین به نام الله و پیامبر توسط یک شرکت تولیدی کفش و لباس+عکس
 
 
 
تصاویر زیر نمونه هایی از تولیدات متعلق به شرکت فلای فیت در هستون امریکا است که در آنها کلمات مقدس الله - محمد و اسلام حک شده است. این تولیدات در برخی از فروشگاه های کشورهای حوزه خلیج فارس نیز به فروش رسیده و با اعتراض بسیاری از مسلمانان مواجه شده است .
2 عکس در ادامه
 
 


 یکی از مناسک شوم شیطان پرستان توهین به اسما الهی و پیامبران خداست که این شرکت از این طریق مردمی را که این محصولات را تهیه میکنند به بازی خطرناک و در عین حال نابود کننده شیطانی خود میکشد و از نام منفوری چون آمریکا به عنوان اولین کشور فراماسونری دنیا چیزی جز این نباید انتظار داشت گر چه در کشورمان هم بعضا مبادرت به پخش اینگونه محصولات میکنند اما در آمریکا متاسفانه آگاهانه و با هماهنگی و همراهی دولت است.
 
 
 
منبع عکس ها : باشگاه خبرنگاران جوان