ضد شیطان پرستی

ضد شیطان پرستی

سلام ورودتان را به این وبلاگ خوش آمد می گوییم .
ضد شیطان پرستی

ضد شیطان پرستی

سلام ورودتان را به این وبلاگ خوش آمد می گوییم .

سفر آقا به لیبی وماجرای دیدار با قذافی

در تاریخ 17 شهریور 1363 آقای خامنه ای، رئیس‌جمهور وقت به لیبی سفر می نمایند.ایشان در پایان سفر 24 ساعته به لیبی در یک مصاحبه تلویزیونی می فرمایند: «محور مذاکرات با قذافی، مقابله با رژیم صهیونیستی و حل قضیه فلسطین بود.»(روزنامه کیهان ۱۹ شهریور ۱۳۶۳)

اما در این سفر اتفاق جالبی نیز رخ داده است:


به گزارش صراط نیوز ، آیت الله خزعلی در این مورد می گویند:

"در لیبی، خیمه ای بر پا کرده بودند که ارتفاع در ورودی آن خیمه کوتاه بود و به ناچار هرکس می خواست وارد بشود، باید خم می شد. از طرفی داخل خیمه، روبروی در، عکس قذاّفی بود، یعنی هر کس وارد میشد ناخواسته در مقابل عکس قذّافی سر خم می کرد. حضرت آیت الله خامنه ای وقتی میخواستند وارد خیمه شوند، به قهقرا (پشت) وارد می شوند تا در مقابل عکس قذّافی سر خم نکنند."(کتاب آب، آیینه، آفتاب)

این حرکت آیت الله خامنه ای نشان داد که ایشان در راستای حفظ اقتدار ملی و شان اسلام حاضر نیستند که حتی اندکی مسامحه نمایند.

اقدام سیاسی انگلیس در ورزش


چهارم ژوئن سال 2007 میلادی مدیران کمیته ملی المپیک انگلیس پس از آن که امتیاز میزبانی بازی‌های المپیک 2012 را کسب کردند طی مراسم ویژه‌ای از لوگوی رسمی مسابقات بازی‌های المپیک لندن رونمایی کردند، به رغم این که انتظار می‌رفت این مراسم با هیجان خاصی همراه شود نوع عملکرد مدیران کمیته ملی المپیک انگلستان در طراحی این لوگو سبب شد جلسه رونمایی از نشان رسمی بازی‌های المپیک با حاشیه‌های متعددی همراه شود.
اعتراض‌های فراوان صورت گرفته به نوع مدیریت انگلیسی‌ها در این جلسه ناشی از آن بود که معترضان طراحی صورت گرفته برای نشان رسمی بازی‌ها را فرصت طلبی شرکت طراح نشان می‌دانستند که مسائل نژاد پرستانه در آن به کار رفته بود تا با این حربه نماد رژیم صهیونیستی از طریق لوگو رسمی بازی‌های المپیک به معرض نمایش دربیاید.انگلیسی‌ها که کار طراحی این لوگو را به عهده شرکت یهودی"ولف اولینز" سپرده بودند با پرداخت 400 هزار پوند، به طراحان این شرکت فرصتی دادند تا مدیران اسرائیلی این شرکت با فرصت‌طلبی خاصی در جهت تبلیغ این رژیم صهیونیستی گام بردارند و به شکلی ماهرانه کلمه «zion» را در این طرح به نوعی قرار دهند که در نگاه نخست کسانی که با این طرح گرافیکی برخورد می‌کنند تصور کنند این نماد بیانگر عدد«2012» است در حالی که با کمی دقت می‌توان به نیت نژادپرستانه این لوگو پی برد.خبرنگاران و نمایندگان انگلیسی که در نگاه نخست با این واقعیت رو‌به‌رو شدند به شدت نسبت به اقدام شرکت بهودی اعتراض کردند اما حمایت سوال‌برانگیز مدیران کمیته ملی المپیک انگلستان نشان از این داشت این کار با هماهنگی آنها صورت گرفت و قرار نیست به اعتراض‌ها ترتیب اثری داده شود.
پس از رونمایی از این طرح کمپین اعتراضی گسترده‌ای در انگلستان تشکیل شد تا شاید مدیران کمیته ملی المپیک این کشور نسبت به تغییر این لوگو اقدام کنند اما علی‌رغم اعتراض‌های وسیع مردمی مدیران کمیته ملی المپیک کشور میزبان از این طرح حمایت کردند تا شدت اعتراض‌ها بیشتر از قبل شود.رسانه‌های انگلیسی که معتقد بودند این طرح هیچ نشانی از انگلستان ندارد در نقدهای تند خود به سابقه تاریک شرکت طراحی لوگو بازی‌های المپیک لندن اشاره کردند و اعلام کردند کسانی که سابقه طراحی تصاویر"پورنو گرافیک" را دارند و دائما بر رفتار مبتذل‌گرایانه خود تاکید دارند، شایستگی طراحی لوگوبازی‌های المپیک لندن را ندارد اما مسوولان اجرایی به هیچ یک از این اعتراض‌ها گوش فرا ندادند تا موج اعتراضی به این اقدام نژادپرستانه روز به روز افزایش یابد و بر تعداد مخالفان این طرح افزوده شود.در نظرسنجی رسانه‌های انگلیسی نیز که در این رابطه انجام شد 80 درصد از کسانی که این طرح را دیده بودند معتقد بودند این طرح به هیچ‌وجه قابل دفاع نیست و باید خیلی زود تغییر پیدا کند.
افشاگری در رادیو لندن!
اما بی تفاوتی مدیران کمیته ملی المپیک انگلستان شائبه رفتارهای سیاسی و صهیونیستی آنها را در واقع مورد تایید قرار داد تا در ژوئن 2009 میلادی یک محقق انگلیسی در برنامه"رادیو لندن" با اسناد و مدارک پرده از راز این اقدام نژاد پرستانه بردارد.
این محقق انگلیسی ثابت کرد هدف از انجام چنین کاری تنها تبلیع رژیم ضاله اسرائیل است."رییس" که بارها در نقد رژیم صهیونیسم مقالات متعددی را در روزنامه‌های انگلستان به چاپ رسانده بود در برنامه‌ای اجتماعی دست به افشاگری علیه مدیران کمیته ملی المپیک انگلستان زد و پرده از این اقدام سیاه برداشت؛ وی در جملات تند خود گفت:« مردم انگلستان باید بدانند این ماجرا یک توطئه بزرگ است که من با اسناد و مدارک به مردم انگلستان اثبات خواهم کرد که این اقدام کاملا غیر حرفه‌ای و باید هرچه سریع‌تر اصلاح شود.»وی در ادامه سخنان خود در این برنامه رادیویی که مخاطبان بسیار زیادی نیز داشت، اعلام کرد:«ما در این طرح اشکالی را می‌بینیم که در نگاه اول تصور می‌شود آنها عدد هستند اما باید این مطلب را درک کنید که این اشکال حروف هستند، آنهایی که با سیستم‌های نوشتن متن آشنایی دارند بر این مطلب آگاهی کامل دارند که در برخی اوقات خیلی راحت می‌توان به جای استفاده از حروف از اعداد خاص استفاده کرد. از این رو زیاد سخت نیست که برخی اوقات انسان‌ها به جای حروف از اعداد استفاده کنند، دقیقا همان اتفاقی که در طراحی لوگوی بازی‌های المپیک 2012 لندن به کار رفته است.»
وی در ادامه سخنان خود می‌گوید: «طراحان این شرکت یهودی هستند"ولف" و"اولینز" بر همین اساس زیاد غیرمنتظره نیست که آنها در طراحی کار خود حامی صهیونیسم باشند. نشان رسمی بازی‌های المپیک 2012 لندن به هیچ عنوان عدد نیست، بلکه این لوگو یک سری حروف هستند که مخاطب احساس می‌کند آنها عدد هستند، مثلا در این طرح 2 با حرف Z آمده است،1 با حرفi به رشته تحریر درآمده است، صفر با حرف o نوشته شده است و عدد 2 با حرف N که با زاویه به کار رفته است، نوشته شده است. شما باید یادتان باشد خطوط عربی و عبری که از خطوط قدیمی جهان هستند در زمان نگارش از چپ به راست نوشته می‌شوند بر خلاف خطوط انگلیسی و فرانسوی که از چپ به راست نوشته می‌شوند.خیلی از انسان‌های این مطلب را نمی‌دانند اما یهودی‌ها که این نشان را طراحی کردند به خوبی متوجه این مساله می‌شوند و این اتفاق را درک می‌کنند و برای آنها این حرکت تاثیر به سزایی دارد.»
وی در ادامه سخنان روشنگرانه خود به مخاطبان توصیه می‌کند: «اگر به تصویر مذکور به خوبی خیره شوید و لوگوی طراحی شده را در جهت عقربه‌های ساعت بچرخانید و آنها را کنار هم قرار دهید واژه «ZION» را به حروف و «2012» را به عدد خواهید دید. همانطور که قبلا هم تاکید کردم دانستن این نکته بدون داشتن اطلاعات قبلی بی‌فایده است پس باید این مطلب را به اطلاع مردم جهان برسانیم تا نیت شوم طراحان این پروژه برای مردم جهان رونمایی شود. یهودی‌ها با این کار به دنبال راه‌اندازی یک بازی روانی هستند، بازی خاصی که فقط خودشان از آن سر در می‌آورند و آن عده که با یهودی‌ها سر و کار نداشتند تنها درباره این کار می‌گویند این نشان یک لوگو زشت است و می‌گویند این طرح مثل"لیزا سیمون" است و درباره آن جوک می‌سازند.»
"رییس" که به هیچ وجه این اتفاق را تصادفی نمی‌داند، در ادامه سخنان خود می‌گوید:«مدیران کمیته ملی المپیک انگلستان که از لین هدف خبردار بودند با پرداخت 400 هزار پوند به شرکت «ولف اولینز» تلاش کردند ذهن مردم را به این رقم معطوف کنند و هدف صهیونیستی طراحان آن را در پس این رقم هنگفت مخفی کنند اما آنها با این حربه به دنبال شست‌و‌شوی مغزی انگلیسی‌ها هستند. ما باید همه با هم دست به دست یکدیگر بدهیم و با اطلاع رسانی دقیق در برابر یهودی‌ها جانی و مفت خور که انگل وار به دنبال ترویج رژیم ضاله صهیونیستی هستند ایستادگی کنیم تا آنها به هدف خود دست پیدا نکنند.»
واکنش ها در ایران
همزمان با بالا گرفتن اعتراضات گسترده در انگلستان نسبت به این اقدام غیر اخلاقی و نژادپرستانه چند روز پیش در یکی از بخش‌های خبری رادیو ایران، این مساله به بحث و بررسی گذاشته شد و کارشناسان و صاحب‌نظران داخلی ضمن تقبیح این عمل غیرحرفه‌ای خواستار موضع‌گیری صریح مسوولان کمیته ملی المپیک ایران نسبت به اقدام کمیته ملی المپیک انگلستان شدند تا آنها در تصمیم خود تجدید نظر کنند و صراحتا تاکید کردند در صورت مقاومت کمیته ملی المپیک انگلستان و حمایت از این اقدام، موضوع تحریم بازی‌های المپیک لندن با جدیت مطرح شود تا به این شکل رسما مخالفت جمهوری اسلامی با این حرکت صهیونیستی اعلام شود.
از سویی دیگر مدیران کمیته ملی المپیک با استفاده از دیپلماسی فعال دولت در عرصه بین‌الملل سایر کشورهای مسلمان جهان را وادار به واکنش در برابر این اقدام نژادپرستانه کنند تا مسوولان کمیته ملی المپیک انگلستان و کمیته بین‌المللی المپیک در قبال این حرکت اعتراض، طرح و لوگو بازی‌ها را تغییر دهند.


ایران به لوگوی المپیک 2012 اعتراض کرد + عکس



عصر ایران:کمیته بین المللی المپیک و کمیته برگزار کننده این بازیها در لندن هنوز واکنشی به اعتراض ایران نشان نداده است. ایران نخستین کشور مسلمان است که به طور رسمی به لوگوی المپیک لندن اعتراض کرده است.

کمیته ملی المپیک ایران به لوگوی بازیهای المپیک تابستانی لندن اعتراض کرد.

به گزارش ایسنا، لوگوی المپیک تابستانی 2012 به گونهای طراحی شده که واژه "صهیون" را در ذهن متبادر میکند. به فاصله اندک پس از رونمایی از این لوگو، برخی گرافیستهای مسلمان به این لوگو اعتراض کردند اما مسوولان محلی برگزاری بازیها و کمیته بین المللی المپیک واکنشی به این اعتراضها نشان نداند.

با این حال با نزدیک شدن به زمان برگزاری این بازیها در تابستان 2012 و داغ شدن رقابتهای انتخابی المپیک اعتراضها به این حرکت بیشتر شده است. بر همین اساس روز گذشته کمیته ملی المپیک ایران با ارسال نامهای رسمی به کمیته بین المللی المپیک به لوگوی بازیهای لندن اعتراض کرد و خواستار تغییر لوگوی این بازیها شد.



در متن نامه اعتراضی ایران به کمیته بینالمللی المپیک که به امضای محمد علی آبادی و بهرام افشارزاده رسیده آمده است:

"جناب آقای ژاگ روگ
ریاست محترم کمیته بین المللی المپیک

با عرض سلام

احتراما، ضمن عرض تشکر و آرزوی موفقیت در برنامههای کلان کمیته بین المللی المپیک که همواره در راستای توسعه روح المپیزم در سراسر جهان تاکید داشته و دارد، نظر جنابعالی را به نکتهای مهم که قطعا بی توجهی به آن میتواند اثرات مخربی برای آینده ورزش به خصوص المپیک 2012 لندن داشته باشد جلب می نمایم.

رئیس عزیز. از آنجائیکه پیردوکوبرتن بعنوان بنیانگذار المپیزم نوین خدمتی بسیار بزرگ و ارزشمند به روح بشری بخصوص جامعه مدرنیته و ماشینی امروز کرد تا مردم سراسر جهان بویژه جوانان حضور در این آئین بزرگ را بعنوان هدفی والا در کنار رسیدن به رشد و تعالی روحی و بدنی و همچنین بنای جهانی صلح آمیز قرار دهند بر همه ما نیز وظیفه است تا راهکارها و فعالیتهای لازم را در جهت هر چه بهتر برگزار شدن این رویداد بزرگ بکار بندیم.

بر هیچ کس پوشیده نیست که شخص جنابعالی نیز بعنوان ادامه رو این راه و فردی که المپیک مدرن را با راهکارهایی اساسی همچون تاکید بر برپایی المپیک نوجوانان که می تواند گامی اساسی در راستای تحقق واقعی این جنبش در روح و فکر آینده سازان کشورهای مختلف باشد؛ نقشی اساسی در بحث ایجاد تحرک و داشتن روح و بدنی سالم در سراسر جهان داشته اید.

از این رو مطمئنا تاکید بر حفظ ارزشهای آرمانی المپیک که هر گونه جانب داری و حرکت سیاسی، دینی و نژادپرستی را در این حوزه ممنوع اعلام می کند می تواند نقشی اساسی در برپایی هر چه بهتر المپیک پیش رو (2012 لندن) داشته باشد.

متاسفانه همگان شاهدیم که المپیک پیش رو در آغاز راه و در حالی که دو سال تا برپایی آن باقیمانده با چالشی اساسی که قطعا زائیده روح نژادپرستی برخی افراد است مواجه گردیده است.

استفاده از واژه zion از سوی طراح لوگوی المپیک( براساس مطالعات و مستنداتی که در شبکه اینترنت موجود است و به پیوست نیز ارسال گردیده) در آرم بازیهای المپیک 2012 اقدامی بسیار زشت و خلاف شعارهای ارزشی المپیک است که مطئنا عدم برخورد شخص جنابعالی با این موضوع می تواند حضور حداکثری کشورهای شرکت کننده بخصوص کشورهایی همچون ایران را که بر پیروی از اصول و ارزشها تاکید دارند تحت تاثیر قرار دهد.

در پایان ضمن یادآوری بحرانی که در المپیکهای 1980 و 1984 گریبانگیر این رویداد ورزشی بزرگ بعنوان بزرگترین گردهمایی به دوراز رنگ، نژاد، دین و سیاست شد از جنابعالی بعنوان متولی و حرکت دهنده نهضت المپیک درخواست می گردد ضمن برخورد با مسببین این موضوع که می تواند بحرانی مشابه را به بار بیاورد، نسبت به تغییر این آرم و لوگو و طراحی آرمی جدید مطابق با تمامی ادوار گذشته که فقط و فقط به ورزش و برابری و برادری در این رویداد بزرگ تاکید داشته، دستورات مقتضی را صادر فرمائید."

مهدویت در سینمای هالیوود


ایشان قبل از پرداختن به مسئله مهدویت در سینمای هالیوودی به موضعگیری آنها در برابر اسلام در سینما می پردازند. در فیلم های هالیوودی قدیمی[به طور مثال در دهه ۲۰ میلادی] اسلام و مسلمان به عنوان یک تیپ سینمایی به کار برده می شدند. گاه با روحیات خشن در فیلم ها ظاهر می شدند و گاه به عنوان نمک یا طنزمایه به فیلم ها اضافه می شدند. نگاه فیلم هالیوودی در کل به مردم مشرق زمین به گونه ای بوده است که آنها را انسان هایی کودن، ساده و بی آلایش و گاه فرصت طلب نشان دهند. و چون اعراب و مسلمانان جزئی از این مردم مشرق زمین به حساب می آمدند، به همین خاطر این نگاه فیلم های هالیوودی به مردم مشرق زمین در مورد اعراب و مسلمانان نیز اعمال می شد.

مسلمانان مرد با لباس مردانه اعراب با خنجر و … با حرمسرایی در خانه و زنان بصورت به شدت پوشیده و صرفاً به عنوان وسیله طَرب مردان نشان داده می شدند.

مهدویت در سینمای هالیوودی / دکتر شاه حسینی / لینک مستقیم دانلود

ایشان قبل از پرداختن به مسئله مهدویت در سینمای هالیوودی به موضعگیری آنها در برابر اسلام در سینما می پردازند. در فیلم های هالیوودی قدیمی[به طور مثال در دهه ۲۰ میلادی] اسلام و مسلمان به عنوان یک تیپ سینمایی به کار برده می شدند. گاه با روحیات خشن در فیلم ها ظاهر می شدند و گاه به عنوان نمک یا طنزمایه به فیلم ها اضافه می شدند. نگاه فیلم هالیوودی در کل به مردم مشرق زمین به گونه ای بوده است که آنها را انسان هایی کودن، ساده و بی آلایش و گاه فرصت طلب نشان دهند. و چون اعراب و مسلمانان جزئی از این مردم مشرق زمین به حساب می آمدند، به همین خاطر این نگاه فیلم های هالیوودی به مردم مشرق زمین در مورد اعراب و مسلمانان نیز اعمال می شد.

مسلمانان مرد با لباس مردانه اعراب با خنجر و … با حرمسرایی در خانه و زنان بصورت به شدت پوشیده و صرفاً به عنوان وسیله طَرب مردان نشان داده می شدند.

مهدویت در سینمای هالیوودی / دکتر شاه حسینی

این نگاه تا دهه ۳۰ یا ۴۰ میلادی [به عنوان نمونه؛ فیلم باغ خدا در بحث آورده شده است] ادامه داشت اما به تدریج از اوایل دهه ۶۰ میلادی این نگاه تا حدودی تغییر کرد و به نگاه اسلام فوبیا (ترس از اسلام) با فیلم جن گیر اثر ویلیلم فِرِدکین [William Friedkin] بر مبنای رمان ویلیام پیتر بِلاتی [William Peter Belati] به صورت تلویحی، تغییر پیدا کرد. تصویر نمایش داده شده از مسلمانان در فیلم جن گیر به صورت انسان های بدوی،خشن،ترسناک،شیطان زده و حتی شیطان پرست،… در منطقه کرد نشین و مسلمان عراق است. در ادامه این بحث صحنه هایی از این فیلم به نمایش در می آید.

خلاصه فیلم در این بود که به نوعی در این فیلم خاستگاه شیطان در یک کشور مسلمان نشین نشان داده و به ببینده تلقی می کرد که شیطان از خاستگاه خود به مغرب زمین یا به تعبیری کشور آمریکا منتقل شده است و در آنجا فتنه می کند.

این فیلم پس از فروش خوب در دهه ۶۰ میلادی در سال ۲۰۰۰ نیز باز تولید شد. این بازتولید تقریباً مصادف با حمله آمریکا به کشور عراق بود و این تلقی را برای مردم مغرب زمین به وجود می آورد که آمریکا به خاستگاه اصلی شیطان هجوم آورده است.

کاری از : صدا و سیمای مرکز استان اصفهان

ایشان در بخش دوم بحث پس از طرح بحث اسلام در سینمای هالیوودی، به بحث مهدویت در سینمای هالیوودی با اشاره به مستند مردی که فردا را دید [The Man Who Saw Tomorrow] با روایتگری اُرسن وِلس [Orsen Vels] از کمپانی برادران وارنر،  می پردازند.

این مستند به پیشگویی های نوسترآداموس [Nostradamus] اشاره کرده تا به پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته و در ادامه روایت می کند که شاهزاده عربی برمی خیزد و وحشت را در زمین می پراکند و با کمک حکومت های مشرق زمین وحشت را ترویج می دهد. در ادامه این مستند با روایت حمله اتمی مسلمین به خاک آمریکا، تلقی واقعه ۱۱ سپتامبر را در بیننده (۲۰ سال قبل از وقوع این حادثه) ایجاد می کند.

در دهه ۸۰ میلادی فیلم های هالیوودی، بیشتر بر اساس هیولا ها ساخته شدند. در این دهه با فیلم هایی چون جنگ ستارگان، ژوراسیک پارک، بیگانه، شکارچی و… این تلقی را در بیینده ایجاد کردند که در دوره ای هیولاهایی از دوران ما قبل تاریخ خواهند آمد و در دوران مدرن وحشت را در زمین ایجاد خواهند کرد و هیچ راه مقابله ای با آنها نیست…

در دهه ۹۰ در ادامه فیلم های دهه ۸۰ میلادی آن هیولاها جای خودشان را به انسان ها در قالب تروریست های مسلمان دادند؛ با ظهور فیلم هایی چون دروغ های واقعی [True Lies]، تصمیم عملی [Executive Decision]، … خطر ظهور تروریست های مسلمان را به آمریکا گوشزد می کرد.

در همه این تروریست ها یک باور مشترک بود؛ باور منجی ای که از راه می رسد و تمدن غرب رو فرو می پاشد. این فیلم ها ادامه داشت تا با ساخت فیلم سیاره میمون ها [Monkey Planet] از تیمبرتون مسئله مهدویت ستیزی به اوج خود رسید.

در فیلم سیاره میمون ها روایت سیاره ای است که در آن انسان ها اسیر میمون ها (یا میمون های انسان نما) شده اند و این میمون های انسان نما تمدن و آداب مشرق زمینی دارند؛ از تمدن دوری می جویند و به سبک دوران اعراب قبل اسلام زندگی می کنند.

این میمون های انسان نما همگی منتظر منجی آسمانی به نام سایموس مقدس هستند. همچنین این میمون های انسان نما به صورت بارز دارای نشان هلال [نشان مسلمانان] در کف دست خود هستند. انسان های اسیر در ان سیاره نیز نماد انسان های مغرب زمین با همان ظواهر انسان های غربی هستند.

در ادامه این فیلم انسان ها متحد شده و در نهایت جنگی میان انسان های اسیر شده و میمون های انسان نما شکل می گیرد. و منجی میمون های انسان نما نیز از فضا ظهور می کند ولی در نهایت طرف انسان های اسیر شده را به حق می گیرد و به همین جهت میمون های انسان نما هم با او هم مقابله می کنند.

بحث مهدویت ستیزی در سینمای هالیوودی از سال ۲۰۰۰ میلادی به بعد شدت گرفت؛ به این صورت که باور انتظار مسلمانان هدف قرار می گرفت نه بحث منجی آخرالزمان … و به نوعی باور انتظار آخرالزمانی تورات و انجیل در سینمای هالیوودی عرضه شده است.

در این فیلم ها به نوعی ضد مسیح را همان منجی مسلمانان نشان می دهند. و به نوعی رویکرد فیلم های هالیوودی به سمت رویکرد دینی (یا به تعبیری ضد دینی) سوق پیدا کرده اند. و تا جایی پیش رفته اند که وجود مقدس امام مهدی (عج) که منجی همه جهانیان هستند

و قرار است جهان را از ظلم و فساد برحذر کنند را به موجودی تنزل یافته فقط مختص مردم مسلمان مشرق زمین محصور می کنند.

این نگاه تا دهه ۳۰ یا ۴۰ میلادی [به عنوان نمونه؛ فیلم باغ خدا در بحث آورده شده است] ادامهداشت اما به تدریج از اوایل دهه ۶۰ میلادی این نگاه تا حدودی تغییر کرد و به نگاه اسلام فوبیا (ترس از اسلام) با فیلم جن گیر اثر ویلیلم فِرِدکین [William Friedkin] بر مبنای رمان ویلیام پیتر بِلاتی [William Peter Belati] به صورت تلویحی، تغییر پیدا کرد. تصویر نمایش داده شده از مسلمانان در فیلم جن گیر به صورت انسان های بدوی،خشن،ترسناک،شیطان زده و حتی شیطان پرست،… در منطقه کرد نشین و مسلمان عراق است. در ادامه این بحث صحنه هایی از این فیلم به نمایش در می آید.

خلاصه فیلم در این بود که به نوعی در این فیلم خاستگاه شیطان در یک کشور مسلمان نشین نشان داده و به ببینده تلقی می کرد که شیطان از خاستگاه خود به مغرب زمین یا به تعبیری کشور آمریکا منتقل شده است و در آنجا فتنه می کند.

این فیلم پس از فروش خوب در دهه ۶۰ میلادی در سال ۲۰۰۰ نیز باز تولید شد. این بازتولید تقریباً مصادف با حمله آمریکا به کشور عراق بود و این تلقی را برای مردم مغرب زمین به وجود می آورد که آمریکا به خاستگاه اصلی شیطان هجوم آورده است.

کاری از : صدا و سیمای مرکز استان اصفهان

ایشان در بخش دوم بحث پس از طرح بحث اسلام در سینمای هالیوودی، به بحث مهدویت در سینمای هالیوودی با اشاره به مستند مردی که فردا را دید [The Man Who Saw Tomorrow] با روایتگری اُرسن وِلس [Orsen Vels] از کمپانی برادران وارنر،  می پردازند.

این مستند به پیشگویی های نوسترآداموس [Nostradamus] اشاره کرده تا به پیروزی انقلاب اسلامی پرداخته و در ادامه روایت می کند که شاهزاده عربی برمی خیزد و وحشت را در زمین می پراکند و با کمک حکومت های مشرق زمین وحشت را ترویج می دهد. در ادامه این مستند با روایت حمله اتمی مسلمین به خاک آمریکا، تلقی واقعه ۱۱ سپتامبر را در بیننده (۲۰ سال قبل از وقوع این حادثه) ایجاد می کند.

در دهه ۸۰ میلادی فیلم های هالیوودی، بیشتر بر اساس هیولا ها ساخته شدند. در این دهه با فیلم هایی چون جنگ ستارگان، ژوراسیک پارک، بیگانه، شکارچی و… این تلقی را در بیینده ایجاد کردند که در دوره ای هیولاهایی از دوران ما قبل تاریخ خواهند آمد و در دوران مدرن وحشت را در زمین ایجاد خواهند کرد و هیچ راه مقابله ای با آنها نیست…

در دهه ۹۰ در ادامه فیلم های دهه ۸۰ میلادی آن هیولاها جای خودشان را به انسان ها در قالب تروریست های مسلمان دادند؛ با ظهور فیلم هایی چون دروغ های واقعی [True Lies]، تصمیم عملی [Executive Decision]، … خطر ظهور تروریست های مسلمان را به آمریکا گوشزد می کرد.

در همه این تروریست ها یک باور مشترک بود؛ باور منجی ای که از راه می رسد و تمدن غرب رو فرو می پاشد. این فیلم ها ادامه داشت تا با ساخت فیلم سیاره میمون ها [Monkey Planet] از تیمبرتون مسئله مهدویت ستیزی به اوج خود رسید.

در فیلم سیاره میمون ها روایت سیاره ای است که در آن انسان ها اسیر میمون ها (یا میمون های انسان نما) شده اند و این میمون های انسان نما تمدن و آداب مشرق زمینی دارند؛ از تمدن دوری می جویند و به سبک دوران اعراب قبل اسلام زندگی می کنند.

این میمون های انسان نما همگی منتظر منجی آسمانی به نام سایموس مقدس هستند. همچنین این میمون های انسان نما به صورت بارز دارای نشان هلال [نشان مسلمانان] در کف دست خود هستند. انسان های اسیر در ان سیاره نیز نماد انسان های مغرب زمین با همان ظواهر انسان های غربی هستند.

در ادامه این فیلم انسان ها متحد شده و در نهایت جنگی میان انسان های اسیر شده و میمون های انسان نما شکل می گیرد. و منجی میمون های انسان نما نیز از فضا ظهور می کند ولی در نهایت طرف انسان های اسیر شده را به حق می گیرد و به همین جهت میمون های انسان نما هم با او هم مقابله می کنند.

بحث مهدویت ستیزی در سینمای هالیوودی از سال ۲۰۰۰ میلادی به بعد شدت گرفت؛ به این صورت که باور انتظار مسلمانان هدف قرار می گرفت نه بحث منجی آخرالزمان … و به نوعی باور انتظار آخرالزمانی تورات و انجیل در سینمای هالیوودی عرضه شده است.

در این فیلم ها به نوعی ضد مسیح را همان منجی مسلمانان نشان می دهند. و به نوعی رویکرد فیلم های هالیوودی به سمت رویکرد دینی (یا به تعبیری ضد دینی) سوق پیدا کرده اند. و تا جایی پیش رفته اند که وجود مقدس امام مهدی (عج) که منجی همه جهانیان هستند

و قرار است جهان را از ظلم و فساد برحذر کنند را به موجودی تنزل یافته فقط مختص مردم مسلمان مشرق زمین محصور می کنند.