ضد شیطان پرستی

ضد شیطان پرستی

سلام ورودتان را به این وبلاگ خوش آمد می گوییم .
ضد شیطان پرستی

ضد شیطان پرستی

سلام ورودتان را به این وبلاگ خوش آمد می گوییم .

سینماى آخرالزمانى و مهدویت


موعودگرایى و مفاهیم آخرالزمانى، بستر دراماتیکى براى سینماى هالیوود است. تعداد فیلم‏هایى که مستقیماً یا ضمناً با این تم‏ها ساخته شده‏اند، فوق انتظارند. جاذبه‏هایى که دنیاى نادیده و موعود در انتهاى خود با خود حمل مى‏کند، پر از اکشن، اهریمن، نجات دهنده و قدرت‏هاى محیرالعقول و گسست‏ها و پیوندهاى غیرمنتظره، در زمان و مکان است و مگر سینما به چیزى جز اینها استوار مى‏شود؟ جاذبه‏هاى بصرى و دراماتیک برخى از این فیلم‏ها نظیر آرماگدون، ترمیناتور، ماتریکس و...، هوش از سر تماشاگر عادت زده مى‏برد و ما را از نکته‏هاى اساسى‏ترى غافل مى‏کند. پایه‏هاى تئوریک و معرفتى این تصور از موعودگرایى بر چه پایه‏اى بنا شده است و این که با تماشا و دقت در مبانى این سینما، دچار چه حس منفعلانه‏اى مى‏شویم؟ 
ساده نگرانه‏ترین حرکت، شبیه‏سازى مفاهیم این سینما با مشترکات لفظى آن در تشیع و آه و حسرت و آرزو براى ساختن فیلم‏هایى با مضمون صریح‏ترى درباره مهدویت و انتظار است که حتى در میان برخى نویسندگان و منتقدین هم دیده مى‏شود! در ادامه این نگرش، سعى در پیدا کردن اسرار و رموز صهیونیستى و استکبارى و پیچاندن همه آن چه در فیلم دیده مى‏شود، براى اثبات مقصود دل و محکوم کردن سازنده و نویسنده است؛ بدون توجه به درستى یا نادرستى ادعاها و مستندات. 
در این میان، آن چه بیش از هر چیز خودنمایى مى‏کند، سینما است. محکوم کنندگان و آرزومندان، هیچ کدام به مبانى سینما توجهى نمى‏کنند و فارغ از باید و نباید ذات این هنر (صنعت) به مضمون و بیشتر از آن به پشت پرده سینما نظر دارند. سینما براى حیات و رشد خود، نیاز به درنوردیدن عرصه‏هاى تازه و حتى ممنوع براى داستان‏پردازى دارد. در این میان، هر قدر فضاى تاختن اسب خیال، خصوصاً در امور غیرمحسوس بازتر باشد، صنعت‏گران هالیوودى، عشق بیشترى به آن مى‏ورزند. 
امروز در سده دوم تاریخ سینما، هیچ بخش جذابى از کتاب مقدس و آثار و افسانه‏هاى کهن و اعتقادات افسونگر ادیان و مکاتب الهى و غیر الهى، از دیدرس آنها دور نمانده است. اعتقاد به موعود و منجى و اجراى آخرالزمان که فصل مشترک همه ادیان است نیز دستمایه جذابى براى بسیارى از کارگردان‏ها و تهیه‏کنندگان شده است؛ اما تنها چیزى از این مفاهیم در چرخه تولید سینما به کار گرفته مى‏شود که با ماشین تخیل همسانى داشته باشد و به عبارت دیگر، به جذابیت درام و رونق مالى منجر شود و البته نباید و نمى‏توان نگرش و مبانى یهودى و مسیحى را که در ساختار این سینما اهمیت زیادى دارد، ندیده گرفت؛ اما تفسیر و تعبیر و یا ترجمه و تأویل‏هاى غریب، بیش از همه به درک درست ما از آن سینما لطمه مى‏زند. آدرس غلطى که به دوستى با دشمن یا دشمنى بیهوده منجر شود، جز ضرر هیچ بهره‏اى براى ما ندارد. 
برخى برنامه‏هاى تلویزیون و نقدهاى مطبوعاتى که براى روزنمایى و واشکافى از چهره فیلم‏هاى فریبنده آخرالزمانى ساخته و نوشته مى‏شود، مشحون از چیزهایى است که کمترین ارتباط را با سینما و بیشترین سود را نصیب سازندگان آنها مى‏کند. معمولاً مخاطبین این برنامه‏ها و نقدها، شناخت دقیقى از فضا و متن ندارند و آن چه را ارائه مى‏شود، حقیقت مسلم فرض نموده، با دیدگاه غلط به تماشا و برداشت از فیلم مى‏نشینند و از سوى دیگر، تبلیغى ضمنى براى اذهان آشفته و جست‏وجوگر نیز به وجود مى‏آید که اگر با همان تفاسیر ادامه یابد، به نتایج خطرناکى منجر مى‏شود. شناخت درست از هر موضوع و پدیده، شرط لازم نقد و اظهارنظر است و در این جا، علاوه بر شناخت مفاهیم کلامى، باید از سینما و رابطه آن با جهان نیز شناخت داشته باشیم. 
در این میان، علاقه‏ها و جاذبه‏هاى خارج از متن نیز سعى مى‏کند راهى به سوى سینماى ایرانى باز کند و مفاهیم ظاهراً مشابه را بازسازى یا باز تولید کند. هر چند تعداد فیلم‏هاى سینمایى و سریال‏هاى تلویزیونى با چنین مضمونى چندان زیاد نیست؛ اما علاقه و اشتیاق کسانى که سیاست‏گذارى مالى و فرهنگى این جریان را بر عهده دارند، آن قدر زیاد است که مى‏توان انتظار داشت در سال‏هاى نه چندان دور، تعداد فیلم‏هاى آخرالزمانى در سینما و تلویزیون ما قابل تأمل شود. 
گرچه ضعف تکنولوژى در سینماى ما، مانع از ساختن آثار خیره‏کننده با جلوه‏هاى بصرى بهت‏انگیز مى‏شود، اما لااقل در داستان‏سرایى و خلق موقعیت‏ها و شخصیت‏هاى بکر، تصور مى‏شود، چیزهاى تازه و بدیعى وجود دارد. حکایت‏ها و داستان‏هاى تاریخى دوران غیبت، ماجراهاى خارق العاده یاران و مرتبطین با امام زمان که در منابع مختلف ذکر شده‏اند و نیز پیوندهاى موضوع مهدویت با جامعه معاصر و تبیین مفاهیمى مثل انتظار، غیبت، مصلح و منجى از دیدگاه تشیع، از دغدغه‏هایى هستند که آن سیاست‏گذاران و احتمالاً سینماگران انتظار دارند در این سینما بازتولید و عرضه شوند؛ اما آن چه براى داشتن چنین سینمایى لازم است، بسیار فراتر از این تصورات است. بخشى از آن چه سینما را به وجود مى‏آورد، داشتن ایده جذاب و داستان خلاق است؛ اما تصور این که با موضوعات احتمالاً پرمخاطب و پرجاذبه، مى‏توان اثرى سینمایى را به وجود آورد که همه آثار و شرایط حرفه‏اى و هنرى را دارا باشد، اشتباه است. هر اثر هنرى، زمانى شکوفا مى‏شود و هویت مى‏یابد که علاوه بر رعایت مراتب هنرى در آفرینش آن، بستر معرفتى و نظرى کاملى در محیط آن موجود باشد؛ یعنى سیاست‏گذاران و سینماگران، علاوه بر شناخت دقیق سینما، از مضمون - که در این جا موعود و مهدویت است - نیز آگاهى و اشراف کامل داشته باشند و رابطه منطقى و عقلانى بین این دو را تبیین نموده باشند. این رابطه، کمک شایانى به دورى گزیدن از ورطه شعار و تبلیغات صورى مى‏کند. 
در سال‏هاى اخیر، تعداد عناوین و نام‏هایى که از سوى سیاست‏گذاران براى سینماى مطلوب ارائه، توصیه و تبلیغ شده است، کم نیست؛ سینماى معناگرا، سینماى مسلحانه، سینماى فرانگر و...؛ اما آن چه مغفول مانده و باعث ناتوانى در رشد این سینما شده، عدم معرفت و تبیین رابطه بین سینما و مضامین موردنظر سیاست‏گذاران مى‏باشد. در این موضوع، آن چه کم اهمیت و ساده تصور مى‏شود، این بستر و رابطه است که در نمونه هالیوودى، دقیقاً مى‏توان این توانایى را دید. 
رابطه متقابل سرمایه، تکنیک و خلاقیت، بر پایه‏اى از مبانى حساب شده نظرى استوار شده است که هر چند ممکن است صرفاً جنبه سینمایى داشته باشد و فقط براى اثرى خاص بنا نهاده شده باشد، اما مخاطب، کاملاً آن را جدى گرفته، همچون جزئى از فرامین مقدس، باور مى‏کند. این رابطه و بستر، در سینماى ما غایب است. موضوع عظیمى مثل «مهدویت»، اگر فارغ از این مراحل ومقدمات به سینما راه پیدا کند، جز لوث کردن و از دست دادن فرصت‏هاى بدیع خود و احتمالاً تقلید خام از نمونه هالیوودى، دستاوردى نخواهد داشت. 
پژوهش سینمایى در این موضوع و تبیین رابطه قابل دفاع سینما با آن، از بایسته‏هاى ورود به چنین عرصه‏اى است. تنها ادعاى داشتن منابع و ذخایر کافى نیست و نیاز جدى و عمیقى به کاوش‏هاى سینمایى و هنرى در آن وجود دارد. 

اقدامات غرب در جهت مخدوش نشان دادن انقلاب جهانی حضرت مهدی (عج)

1 ـ یکی از بزرگترین فعالیتهای تبلیغاتی که مستقیماً در باره اعتقاد به ظهور حضرت مهدی (ع) توسط دشمنان در این ایام انجام گرفته، فیلم «نوسترا داموس» است که سه ماه متوالی در شبکه های تلویزیونی آمریکا به نمایش گذاشته شد.در این فیلم حضرت مهدی(عج) با لباس عربی نشان داده می‌شود که هر کاری را با فشار یک کلید انجام می‌دهد و در اثر اقدامات او خونریزی زیادی شده و تعداد زیادی یتیم و بیوه بر جای می‌مانداین فیلم سرگذشت زندگی ستاره شناس و پزشکی فرانسوی بنام «میشیل نوسترا داموس » است که نزدیک به 500 سال قبل می زیست. 
وی پیشگوییهای خود را درباره آینده به رشته تحریر درآورده که مهمترین آنها پیشگویی او درباره ظهور نواده پیامبر (ص) در مکه مکرمه و وحدت بخشیدن به مسلمانان و به زیر پرچم خود درآوردن آنها و پیروزی بر اروپائیان و ویران کردن شهر و یا شهرهای بزرگ سرزمین جدید ( آمریکا) است.و به نظر می رسد لابی صهیونیست و اطلاعات آمریکا در ساختن این فیلم دست داشته باشند و هدف آنان از تهیه این فیلم بسیج نمودن ملتهای آمریکا و اروپا علیه ایران و مسلمانان است، زیرا آن را خطری می پندارند که غرب و تمدن آن را تهدید می کند، بویژه وقتی آنچه را که بر پیشگویی «نوسترا داموس» اضافه نموده اند مورد توجه قرار دهیم؛ و آن اینکه آمریکا بعد از شکست اروپا به دست حضرت مهدی (ع) و نابودی موشکهای غول پیکر و دیگر شهرهای آن، جهت رویارویی با آن حضرت به بستن یک پیمان همکاری با روسیه اقدام نموده و سرانجام بر وی پیروز می گردند! 
این کتاب هم از نظر ارزش علمی کتاب و نویسنده جای بحث دارد و هم اینکه به صورت رمزی و ابهام آمیز نوشته شده که قابل تفسیر به صورتهای گوناگون می باشد. 
مسئله این نیست که غربیها اعتقاد به ظهور مسیح (ع) یا مهدی(ع) و یا اعتقاد به پیشگوییهای نوسترا داموس دارند... بلکه بر این باورند که خطر خیزش اسلامی و تمدن الهی، تمدن مادی آنها را تهدید نموده و سلطه ظالمانه آنها را بر ملتهای جهان از میان برمی دارد. از این رو از هر عنصر اطلاعاتی استفاده می کنند تا زنگهای خطر را درگوش ملتها به صدا درآورند و موافقت و پشتیبانی آنها را جهت اجرای تمام نقشه های استعماری خود در حال و آینده جذب نمایند. 
” چند سال پیش عده ای از محققین و دانشمندان خارجی به قم آمدند و تمام کتاب ها و مطالب روایی که در مورد امام زمان (عج) و خصوصیات و ظهور ایشان می باشد را جمع آوری کرده و با خود به کشور هایشان بردند تا برروی آنها تحقیقات و بررسیهای مفصل انجام دهند ... “ 
بنابراین به حساب باور و عقیده خود ناچارند در مورد امام مهدی (ع) تبلیغات آنچنانی نموده و دست به تهیه فیلم بزنند و از آنجایی که با موج آگاهی بخش اسلام- که نسبت به رهبر موعود افزایش خواهد یافت- روبرو می شوند، ناگزیر تر شده، و در صورت صحت امر ظهور ، و آشکار شدن آن بزرگوار با او رویارویی کنند . 
2 ـ تبلیغ مؤسسات دینی ورسانه های دولت های غربی به وقوع حادثه ای بزرگ: حادثه ظهور، حادثه ای بزرگ است و قدرت های بزرگ جهان سیاست خارجی خود را به شکلی سامان داده اند که آمادگی های لازم برای این حادثه در آن ملحوظ باشد.این در حالی است که مؤسسات دینی و رسانه های این دولت ها نیز، مردم خود را برای پیشواز این حادثه آماده می سازند. این مؤسسات دینی به همراه رسانه های دیداری و شنیداری این دولت ها از سال های دهه ی 80میلادی مردم خود را به ایمان جمعی به وقوع حادثه ای بزرگ در سرزمین شام که به نبرد هسته ای خواهد انجامید توجه داده اند. 
این مؤسسات پیوسته مردم خود را به این نکته فرا می خوانند که در آینده ای نزدیک، لشکری از دشمنان مسیح که بدنه ی اصلی آن از میلیون ها نظامی تشکیل یافته از عراق حرکت می کند و پس از گذشتن از رود فرات که در آن زمان به خشکی گرائیده است به سوی قدس رهسپار می شود، اما نیروهای مؤمن مسیح راه این لشکر را سدّ کرده و همگی در « آرماگدون» با یکدیگر برخورد خواهند کرد و در این مکان است که درگیری اتفاق خواهد افتاد. 
3 ـ تبلیغ جنگ آرماگدون : به اعتقاد صهیونیست‌ها جنگ بین مسیحای موعود و جدال در 20 مایلی جنوب شرقی حیفاو 15 مایلی از شرق و غرب عالم در محل شهر باستانی« میگدون» در منطقه «آرماگدون» اتفاق می‌افتد که در این جنگ پیروزی از آن یهودیان است، ایستگاه‌های ماهواره‌ای غرب و اسرائیل دائم در صدد تبلیغ این جنگ به منظور آمادگی هر چه بیشتر نیروهای خودی میباشند. 
مؤسسه گرس ـ هل ـ سل در کتاب تدارک جنگ بزرگ آورده است: شبکه 4 تلویزیون اسرائیل می‌کوشد مردم را متقاعد سازد که باید جنگ کنند زیرا خواست خداوند است، چون خداوند در ازل مقدور فرموده که دقیقاً همین ما مردمانی که در این نسل زندگی می کنیم باید به جنگ هسته‌ای دست بزنیم و با آیاتی از انجیل و گوشه‌هایی از کتاب هزقیل و دانیال نبی ثابت می کنند که ما در دوره آخرالزمان هستیم، که بعنوان نمونه آیه 12 باب 14سفر زکریا ی نبی در تورات اشاره می‌نماییم: 
« تا حدودی در این آیه یافت. گوشت ایشان در حالی که بر پاها ی خود ایستاده‌اند کاهیده خواهد شد و چشمانشان ازحدقه گداخته خواهد شد و زبانشان در دهانشان کاهیده خواهد شد» با اندک نظر به این آیه می‌توان شرایطی را که در اثر انفجار بمبها ی اتمی حادث می‌گردد 
” به اعتقاد صهیونیست‌ها جنگ بین مسیحای موعود و جدال در 20 مایلی جنوب شرقی حیفا و 15 مایلی از شرق و غرب عالم در محل شهر باستانی« میگدون» در منطقه «آرماگدون»اتفاق می‌افتد که در این جنگ پیروزی از آن یهودیان است.... “ 
از نقطه نظر صهیونیستی جبهه متحدین در این جنگ شامل کشورهای روسیه ، ایران ،مناطق شمالی و جنوبی افریقا و عراق قلمداد شده است .در این دیدگاه مسیحای یهود (مشیا) در هیبت یک ژنرال ? ستاره به عنوان سرفرماندهی کل نیروهای خیر، فاتحانه از دره میگدون گذشته، از دروازه اصلی وارد اورشلیم (بیت المقدس) می‌گردد و در این حال تمامی ساکنان زمین حتی پیروان حقیقی مسیح مرده و حکومت ملکوت مسیح بر زمین به مرکزیت اورشلیم برگزار خواهد شد . رونالد ریگان رئیس‌جمهوری سابق امریکا در سال 1983گفت که ارماگدون همواره ذهن وی را به خود مشغول ساخته و هم او بود که تأکید داشت که : «برای یک آدماگدون واقعی بایدمسلح شویم» 
4 ـ تبلیغ مدارس انجیلی در آمریکا درباره ظهور و واقعه آرماگدون مدارس انجیلی در آمریکا بر پایه این تحلیل که واقعه آرماگدون تنها حادثه ای است که بازگشت دوباره مسیح را به زمین ممکن می سازد و این واقعه، بسیار نزدیک است به تبلیغ این دیدگاه پرداخته اند. در مورد گستردگی فعالیتها و تلاشهای غربیها شایان ذکر است که از طرف یکی از مسئولین حوزه علمیه قم چنین نقل شده که بعضی از محققین و دانشمندان خارجی برای جمع آوری احادیث و مطالب مربوط به مصلح آخرالزمان به قم آمده بودند. طبق فرمایش این مسئول حوزه علمیه قم چند سال پیش عده ای از محققین و دانشمندان خارجی به قم آمدند و تمام کتاب ها و مطالب روایی که در مورد امام زمان (عج) و خصوصیات و ظهور ایشان می باشد را جمع آوری کرده و با خود به کشور هایشان بردند تا برروی آنها تحقیقات و بررسیهای مفصل انجام دهند و این نشان دهنده اهمیت این موضوع برای آنها می باشد. 
تا جایی که این لطیفه شایع شده که وزارت اطلاعات آمریکا پرونده ای از تمام اطلاعات لازم درباره امام مهدی (عج) تهیه و تنظیم نموده که تنها نقص آن، تصویر آن حضرت است. مکتب" بنیاد گرایی مسیحی" براین اعتقاد هستند که خداوند مقرر کرده است، بشر هفت مرحله یا مشیت الهی را بگذراند که یکی از آنها نبرد هسته ای آرماگدون است.دست اندر کاران این نظام که نظام « مشیت الهی گرایی» نامیده می شود، پیوسته می کوشند با برنامه های عامه پسند تلویزیونی کشیشان پروتستان در آمریکا که حدود 60میلیون بیننده دارد، مردم را متقاعد سازند که به جای « صلح» باید در پی « جنگ» باشند. آنها با نقل آیات انجیل سعی می کنند ثابت کنند که ما در دوره آخرالزمان هستیم. 
اینان چون اعتقاد دارند اسرائیل باید « مقر فرود آمدن» دومین ظهور مسیح باشد، سعی دارند پرستش سرزمین اسرائیل را به یک آیین مذهبی بدل سازند. آثار 
” از این بازی کامپیوتری گاهی به«یا مهدی(عج)»نیز یادشده است. در این نرم افزارسعی شده است که خلیج فارس مرکز حرکات تروریستی جهان نشان داده شده و خود را سردمدار مبارزه با این تحرکات نشان دهند. همچنین از بعد روانشناسی در نظر دارند که افراد را نسبت به امام زمان(عج) و لفظ «یا مهدی(ع)» شرطی کرده و نفرت به حضرتش را در میان مردم القاء نمایند. در واقع غربی در این بازی و فیلم فوق خواستار این مطلبند که چهره مصلح را خشن و خونریز جلوه دهندتا در اثر فاصله گرفتن مردم از حضرت شرایط ظهور(قبلاًٌ شرح مفصلش گذشت) فراهم نگردد. ... “ 
معتقدین به « مشیت الهی گرایی» در سمت های حساس ایالات متحده آمریکا می تواند بسیار نگران کننده باشد. به عنوان مثال « جیمز وات » به عنوان وزیر کشور اسبق ایالت متحده، در کمیته مجلس نمایندگان اظهار داشت: « به علت ظهور دوباره و قریب الوقوع مسیح، نمی توانم خیلی در بند نابودی منابع طبیعی خودمان باشم» . پیام مشیت الهی گرایان منحصر به مرزهای ایالات متحده نیست. این گروه در اوت 1985 نمایشی را به صحنه آوردند که نخستین کنگره مسیحیان صهیونیست » نام گرفت. در اوائل دهه 90 ، آمریکائیان به بیش از 1400 رادیوی مذهبی گوش می دادند. اکثریت هنگفتی از 80000 کشیش بنیاد گرای پروتستان که روزانه از 400 ایستگاه رادیویی سخن پراکنی می کنند، هواخواهان مشیت الهی گرایان هستند، 
برخی از مشهورترین این افراد عبارتند از:پت رابرتسون ،جیمی سواگارت، جیم باکر و جری فال ول. مدرسه های انجیلی بسیاری، چه فرقه ای ، چه فرا فرقه ای در سراسر آمریکا اصول خداشناسی آرماگدون را بر پایه پرستش اسرائیل تعلیم می دهند. تعداد این مدارس در حدود 200 مؤسسه و دارای حدود 100000 دانشـجو می باشـند. این دانشـجویان پس از فراغت از تحصیـل، کشـیش پروتسـتان می شوند، به میـان مردم می روند و این دیدگاه را تبلیغ می کنند. 
یکی دیگر از نمونه های نفوذ دیدگاه «مشیت الهی گرایی» در سمت های حساس دولت آمریکا « رونالد ریگان » رئیس جمهور اسبق آمریکا می باشد. لانگ، مدیر تحقیقات انستیتو در 1985 افشا کرد که « رونالد ریگان» رئیس جمهور آمریکا، معتقد به ایدئولوژی آرماگدون بوده است. رونالد ریگان در طی همه سال های زندگی خود تحت تأثیر آموزش « نل ریگان » بوده که گفته می شود زنی بسیار معتقد به کتاب مقدس بوده است. خود وی گفته است که ایمانش را مدیون مادرش است.«الینگ وود» که خود یکی از معتقدان پرو پاقرص پرستش اسرائیل و ازجمله نبرد آخرالزمان است،گفته است که او و فرماندار ریگان اغلب باهم می نشینند و درباره پیشگوییهای کتاب مقدس به بحث و گفتگو می پردازند. 
ریگان در یک مجلس شام می گوید: «این نبی خشمگین عهد قدیم، حزقیال نبی است که بهتر از هر کسی ، قتل عامی که عصرما را به ویرانی خواهد کشید را پیشگویی کرده است» و سپس با خشم تندی درباره کمونیست شدن لیبی سخن می گوید واظهار عقیده می کند. که: « این علامت آن است که فرارسید آرماگدون ، دورنیست. »ریگان همچنین در یک مصاحبه گفته است که اعتقاد دارد تجدید حیات یافته است. دادن لقب « امپراطور شیطانی» به روسیه توسط وی از همین بینش سرچشمه می گیرد. 
رونالد ریگان بعد از آن که به عنوان رئیس جمهور آمریکا انتخاب شد گفت: « من از خدا می خواهم به من توفیق بدهد که کلید شلیک موشک هسته ای را فشار دهم تا جنگ آرماگدون آغاز شود» و هم چنین در سال 1983 در حالی که روی سخن را متوجه ایپاک ( لابی یهود) نموده بود گفت: «هنگامی که به پیامبران گذشته در عهد قدیم کتاب مقدس و نشانه هایی که نبرد هارمجدون ( آرماگدون) را پیشگویی می کند باز می گردم، از خود می پرسم ممکن است نسل ما شاهد وقوع این نبرد باشد. 
باور کنید این پیشگوییها به تأکید، منطبق بر دوره هایی است که ما در کانون آن به سر می بریم». « جیمی کارتر» هم با هیأتی دمکرات منش، پس از آنکه میزان علاقه و نسبت 
” کنفراس تل آو یو: این کنفرانس که ظاهراً با هدف تحلیل انقلابهای شیعی به خصوص انقلاب اسلامی ایران تشکیل گردید در پایان به این نتیجه دست یافت که شیعیان دارای دو نگاه متفاوتند که استراتژی راهبردی آنان را در بر می گیرد: الف: نگاه سرخ ب: نگاه سبز ... “ 
آمریکا و یهودیت را در حد « وحدت در اخلاق و فرهنگ واحکام» خواند اعلام کرد:«تأسیس دولت اسرائیل در سال 1948،بازگشت به سرزمین آفتاب مقدس را که یهود صدها سال پیش از آن بیرون رانده شده، فراهم می سازد. تأسیس دولت اسرائیل تکمیل پیشگوییهای کتاب مقدس و جوهر تمام کارهاست.» 
و هم اکنون نیز « جورج بوش » رئیس جمهور فعلی آمریکا در آستانه سال 2003 در گرد همآیی گویندگان مذهبی در شهر «ناشویل ایالت تنسی » گفته بود:«ایالت متحده فرا خوانده شده تا آزادی را که یکی از مواهب الهی است به تمام مخلوقات درسراسر جهان ارزانی دارد». و پس از حادثه 11 سپتامبر اعلام کرد: ما می خواهیم اراده خداوند را محقق کنیم ». 
و امروزه نیز در تلویزیونهای آمریکا ، مبلغ شیک پوش ، خانم «جویس مایر» و آقای «بنی هین» آیات کتاب مقدس را از صحن کلیساهای تلویزیونی واقع در آمریکا و انگلیس قرائت می کنند، فردا هم در کلیسای تازه تأسیس همین فرقه در « کویت» داد سخن خواهند داد و بی شک از میان بیش از یک میلیون دریافت کنند کان کتاب مقدس در عراق کسانی شنوای کلام او خواهند شد. کسانی که به زودی با عنوان «مسلمان صهیونیست» از کیان آمریکا و ایدئولوژی آرماگدون حمایت خواهند کرد. 
5 ـ کنفراس تل آو یو: این کنفرانس که ظاهراً با هدف تحلیل انقلابهای شیعی به خصوص انقلاب اسلامی ایران تشکیل گردید در پایان به این نتیجه دست یافت که شیعیان دارای دو نگاه متفاوتند که استراتژی راهبردی آنان را در بر می گیرد: 
الف: نگاه سرخ 
ب: نگاه سبز 
نگاه سـرخ به عـاشـورا و نگاه سبز به انتظـار و مهدویت معطـوف گشته است و ظـاهراً جمله مشهور « اینان به اسم امام حسین(ع) قیام کرده و به اسم امام زمان(عج) قیام خود را حفظ می کنند.» در این نشست بیان گردیده و در پایان به این نتیجه رسیده اند که انتظار سبز شیعیان را باید سیاه کرد. پس از این کنفرانس ساختن فیلم و بازیهای رایانه ای در خصوص مسئله مهدویت به شکل چشمگیری گسترش یافت. 
6 ـ بازی کامپیوتری مشهور به (جهنم خلیج فارس) : از این بازی کامپیوتری گاهی به«یا مهدی(عج)»نیز یادشده است. در این نرم افزارسعی شده است که خلیج فارس مرکز حرکات تروریستی جهان نشان داده شده و خود را سردمدار مبارزه با این تحرکات نشان دهند. همچنین از بعد روانشناسی در نظر دارند که افراد را نسبت به امام زمان(عج) و لفظ «یا مهدی(ع)» شرطی کرده و نفرت به حضرتش را در میان مردم القاء نمایند. در واقع غربی در این بازی و فیلم فوق خواستار این مطلبند که چهره مصلح را خشن و خونریز جلوه دهندتا در اثر فاصله گرفتن مردم از حضرت شرایط ظهور(قبلاًٌ شرح مفصلش گذشت) فراهم نگردد. 
7 - کتاب جنگ بعدی: در این کتاب که به همت گاسپار وانبرگر وزیر دفاع سابق آمریکا به رشته تحریر در آمده است بخشی به وقایع سال1999تا 2000 میلادی و بخش دیگر آن به ظهور «محمّد منتظر» در ایران اختصاص داده شده است. 
8 ـ نوشتن و چاپ کتاب توسط صهیونیستها با عناوین : 
- زمین سیاره بزرگ محروم 
- جهانی نوین در حال رسیدن است 
- شما و سال 2000 
-چه بر سر ما می آید 
-و دهها نوشته و مقاله دیگر در این خصوص 
آیا وقت آن فرانرسیده تا ما مسلمانان نیز از غفلت در آییم و «استراتژی ظهور » را برای ظهور امام صلح وعدالت حضرت مهدی ارواحنا له الفداء ترسیم نماییم؟! 

۲۵۰۰فرقه جدید-نقدی بر فرقه شیطانپرستی

مسلما آنچه به عنوان معنویت اصیل از کتب آسمانی در دسترس ما قرار گرفته است، مبانی خاص و ویژه ای دارد و برای سعادت و کمال انسانی، راه و مسیر مشخصی را تعیین کرده که اگر شخص از آن طریق حرکت کند، به سر منزل مقصود خواهد رسید. آنچه مشخص است دستیابی به کمال الهی، امری است که نیازمند ممارست، ریاضت و تربیت نفس است. هیچ انسانی تنها با ارضای نفسانیات نتوانسته به کمال برسد. فلذا این نوع دینداری و معنویت، به دلیل مقتضیات خاص خویش، برای اغلب افراد سخت و غیر قابل قبول است. خصوصا در دنیای امروز که اصل لذت به عنوان یک ارزش تلقی می شود و امکانات مادی بسیاری برای رساندن انسان به اصل لذت، طراحی و تولید شده اند. به نظر می رسد همان کسانیکه چنین تجارتی را به راه انداخته اند، به دنبال رویارویی با نیاز انسان به معنویت، اقدام به تولید و طراحی معنویت های مدرنی کردند که افراد را توسط آن ها سرگرم ساخته و به طور موقت، بر نیازهای معنوی آنها، سرپوش گذارند.

ه دنبال شناخت این نیاز اجتناب ناپذیر در انسانها، برخی از سازمان های جاسوسی، برای سرگرم ساختن افراد و به نوعی جلوگیری از گرایش آنان به سمت ادیان الهی، اقدام به ساختن فرقه های مختلفی کردند. به این ترتیب طی 25 سال گذشته حدود 2500 فرقه جدید طراحی و ساخته شد

طی 25 سال گذشته به دنبال روی آوردن مردم به سوی‌ معنویات سازمانهای جاسوسی به گروههای انحرافی به منظورجلوگیری ازگرایش مردم به سوی ادیان الهی دست فه فرقه سازی زده اند بطوریکه در این مدت 2500 فرقه جدید ساخته شد.

یکی از این ادیان ساختگی، شیطان‌پرستی است که اشکال گوناگونش شباهت بسیار زیادی با جادوگری (witchcraft) دارد. این فرقه جوانان بسیاری را به سمت خود کشانده و بیش از همه خود را در قالب گروه‌های موسیقی به جوامع معرفی کرده است. این گروه دارای سمبل‌ها و نشانه هایی است که احتمالا همه ما برخی از آنها را مشاهده کرده ایم. از این سمبل‌‌ها به پنتاگرام وارونه، بز بفومت، صلیب شکسته، صلیب معکوس و ضد عدالت می‌توان اشاره‌ کرد.

اما اعتقاد اصلی این فرقه مفهومی پوچ و خطرناک است. یعنی نقطه اوج اعتقادات اینان به پوچ انگاری ختم می شود. به این ترتیب هر آنچه برای سایر ادیان، ممنوع است و نوعی رفتار ناهنجار تلقی می شود، برای معتقدان به این فرقه ضروری به نظر می رسد. فعالیت جنسی بی‌حد و حصر، قتل و جنایت، دزدی، مصرف بی‌پروای بدترین انواع مواد مخدر بخشی از این رفتارهاست.

از طرفی بر اساس شواهد گوناگون شیطان‌پرستان در ارتباط مستقیم با سازمان‌های جاسوسی سیا و موساد و محافل زرسالار و زورمدار صهیونیسم جهانی هستند و شکل‌گیری و فعالیت آنان در هر کشوری زمینه‌ای از مخاطرات امنیتی را نیز فراهم می‌سازد.

شیطان

آنچه بیشتر بر فعالیت اثر گذار این فرقه کمک می کند، بهره گیری از ابزار جذاب و پرطرفدار موسیقی است که با این وسیله به جذب نیروهای جوان در تمامی کشورها می پردازند.

سپس طی یک فرآیند حساب شده آنها را شستشوی مغزی داده و با القای افکار الحادی و پوچ‌انگارانه، آنها را به ابزاری در دست گروه تبدیل می‌کند. توجه به این نکته ضروری است که تعالیم شیطان‌پرستی بر پایبندی به گروه تاکید داشته و سانترالیزم در این گروه حکم فرماست. بنابراین افرادی مقید و متعصب تربیت می کند و همین مساله به میزان مخاطره آمیز بودن این فرقه، می افزاید.

اما این فرقه مانند بسیاری از نظام های فکری، سردمداران و نمایندگانی دارد که برای افراد معتقد به آن، حالتی از محبوبیت و الگومندی را ایجاد می کنند.

بلک متال، دِد متال، مریلین منسون، کلیسای شیطان، satanic bible، آنتون لاوی و کلماتی از این دست، را می توان نماینده و نشانه ای از این فرقه دانست؛ ممکن است افرادی را دیده باشید که خود را طرفدار این نام‌ها می‌دانند، موسیقی‌های عجیب و غریب منسوب به این اسامی را گوش می‌کنند، گاهی لباس‌های عجیب و غریب می‌پوشند یا با علامت‌های خاصی که بر دیوارهای شهر از بزرگراه‌ها گرفته تا خیابانهای فرعی و کوچه پس کوچه‌های محله‌های مختلف، با خط‌های کج و معوج ترسیم شده است مثل 666، علامت ستاره 5 پر (پنتاگرام)، صلیب شکسته و صلیب وارونه برخورد کرده باشید. از اینها گذشته حتما زیاد شنیده اید که در فلان کشور اروپایی یا امریکا یک عده شیطان‌پرست در یک حرکت جمعی آدمی را تکه‌تکه کرده و خوردند یا به کودک خردسالی تجاوز کردند و سپس او را کشتند. علاوه بر این در جامعه خودمان نیز احتمالا شنیده اید که گروههای شیطان پرستی را در پارتی های شبانه یا در مقر خاصی دستگیر کرده اند. یا از تبلیغات و میزان گرایش جوانان به این فرقه، خبرهایی منتشر می شود که همه اینها حاکی از نفوذ گسترئه و روز افزون این فرقه دارد.

گروهک ها و فرقه های گوناگونی که در دنیای امروز به وجود آمده اند، همگی مربوط به خرده جریان هایی هستند که طی دهه 90 میلادی، به صورت حرکت هایی هدایت شده از جانب قدرتهای غربی و در قالب موسیقی های جذاب، به هدایت و جذب جوانان پرداختند و در کنار این امر اهداف اقتصادی، فرهنگی و امنیتی جایگاه خاص خویش را دارند.

اما دو تعریف برای شیطان پرستی ارائه شده است:

تعریف دوم: این تعریف معمولاً توسط بنیادگرایان مسیحی مورد استفاده قرار می‌گیرد. طبق این تعریف گروه‌هایی که از دین مسیحیت تبعیت نکرده و یا عیسی علیه‌السلام را با خصوصیاتی که در دین مسیح تعریف شده است، قبول ندارند شیطان‌پرست نامیده می‌شوند. (جامعه‌شناسی شیطان‌پرستی، مریم سعادتی، پایگاه اینترنتی جامعه‌شناسی ایران)

در رابطه با نقطه شروع این تفکر، نظرات مختلفی وجود دارد. عده‌ای دیگر معتقدند که شیطان‌پرستی رهاورد قرون وسطی در غرب است و به نوعی واکنش انسان غربی مستاصل از سخت‌گیری‌های کلیسا به دینداری است.

نگرش دیگری هم وجود دارد مبنی بر اینکه شیطان‌پرستی را برخی عناصر فاسدالاخلاق با اتکا به گرایش‌های توراتی و پروتستانی به صورت مخفیانه در سال‌های آغازین قرن بیستم و با ویژگی‌هایی همچون گناه‌گرایی، قتل، تجاوزات جنسی، هدم اصول اخلاقی، بی‌توجهی به دیدگاه‌های توحیدی و... پایه‌گذاری کردند. اما آنچه در مورد این فرقه حائز اهمیت است، شکل امروزی و مدرن آن است.

تعریف اول: هر گروهی که شیطان را به عنوان خدا قبول داشته باشد و آن را عبادت کند، که معمولاً از آن به عنوان الهه سیاه نیز یاد می‌کنند.

اهداف شیطانپرستان

شیطان پرستان به دنبال این اهداف هستند :
- رواج فرهنگ ضد ارزشی 
- ضدیت با دین 
- جعل تاریخ قیام و شهادت و رسالت پیامبران و نقش شیطان در جامعه بشری 
- ترویج و اشاعه فساد ، فحشا ، بی بندوباری ، اعتیاد به مواد مخدر و داروهای روان گردان و الکل .
- جلوگیری از سازندگی فردی و اجتماعی .
- حساسیت زدایی از فساد و فحشا و هتک حرمت به اسلام .
- پوچگرایی ( نیهیلیسم ).
- افزایش جرایم سازمان یافته و به خطر انداختن امنیت اجتماعی .
- انجام فعالیت های خرابکارانه و جاسوسی در جهت اهداف صهیونیسم و آمریکا 
-رواج بیماریهای روحی روانی و جسمی مانند ایدز و افسردگی و در نهایت کاهش نیروهای جوان و آینده ساز جامعه(شهاب نیوز ، 1387 )
ضرورت تحقیق :
نماد شیطان پرستی از صلیب شکسته و ستاره پنج پر گذشته و دیگر، نماد آن کشتن کورکان و نوشیدن خون آنان ، خوردن ادرار و مدفوع و نوشیدن مشروبات اللکی در جمجمه است . شیطان پرستی یکی از بزرگترین تهاجمات فرهنگی است که نسل جوان و ناآگاه جامعه را هدف قرار داده تا با به ابتذال کشاندن آنها ، این سرمایه بزرگ جامعه را به افرادی پوچ و بی هدف تبدیل نمایند که توانی برای دفاع از فرهنگ و آداب و رسوم دینی و مذهبی خود را نداشته باشند و با انداختن آنان به دام انواع و مواد مخدر و داروهای روان گردان آنها را افرادی سست و بی فایده تبدیل نمایند که به مانند عروسک خیمه شب بازی سر نخ انان را به دست گیرند و با رها نمودن آن نخ ، این افراد را به جسمی بیجان و بی مایه تبدیل می شوند .